. سبکِ تو آسمونا ..... چشمام دوباره خیره به بستر می‌باره این روزا که سوء چشمایِ مادر نداره قلبم بی‌قراره دنیا پیشِ چشمِ تو تاره‌ وقتی می‌خوای راه بری دستِ ..... نیمه‌جونت رویِ دیواره بابام گوشه‌گیره‌‌ ( کاشکی مادر شفا بگیره ) /۳/ یازهرا یازهرا یازهرا‌‌ یازهرا‌‌ یازهرا /۳/ نفس کشیدن این روزا واسه‌ت عذابه‌ از سینه‌یِ تو می‌چکه دائم خونابه‌ بستر پُرِ خونه مادرِ جووُن قدکمونه از کوچه به صورت و از میخ به سینه‌یِ زهرا نشونه هیجده‌ساله پیره ( کاشکی مادر شفا بگیره ) /۳/ یازهرا یازهرا   یازهرا‌‌ یازهرا‌‌ یازهرا /۳/ این فاطمیه می‌خوام تویِ تاب و تبِت با آتیشِ در بسوزم مثِه زینبت عالم سوگَواره حال و روزِ فاطمه زاره‌ این طوری که پیش می‌ره زینب چند روزِ دیگه خونه‌داره‌‌ طعنه مثِه تیره ( کاشکی مادر شفا بگیره ) /۳/ یازهرا یازهرا   یازهرا‌‌ یازهرا‌‌ یازهرا /۳/ ( کربلا ) با شیون و شین با ذکرِ اربابم حسین پل می‌زنم از هیأت تا بین‌الحرمین چاووُش چه قشنگه‌ دلم واسه شیش‌گوشه تنگه کسی که از مادرِ ارباب کربلا می‌گیره زرنگه‌ ارباب و امیرم حتّی اگه بگی نمی‌رَم من که سرِ زلفت اسیرم آخر تویِ روضه می‌میرم اربابم حسینه ( جنّتم بین‌الحرمینه ) /۳/