-1610539264_2016379520.mp3
زمان:
حجم:
1.62M
معلّمِ قرآنِ کوفه
.
#زمزمه
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#کوفه #حضرت_زینب سلام اللّه علیها
معلّمِ قرآنِ کوفه
داره میره زندانِ کوفه
زینب و خُردهنانِ کوفه
داداش دلم خیلی پُرِه
قرآن نخون برایِ این شهر
میترسم از سنگایِ این شهر
سر جایِ سکّههایِ این شهر
داداش دلم خیلی پُرِه
بازار میرم با دستِ بسته
بغضی تویِ گَلوم نشسته
ببین سرِ منم شکسته
داداش دلم خیلی پُرِه
خبر داری کجاها رفتم
پابهپایِ نیزهها رفتم
خوردم تازیانهها رفتم
داداش دلم خیلی پُرِه
دلایِ سنگی نمیسوزه
نبودی و این دو سه روزه
کوفه دیده به ما میدوزه
داداش دلم خیلی پُرِه
پایِ سرِ نیزهسوارم
ندبهخونِ فراقِ یارم
با ذکرِ یامهدی میبارم
داداش دلم خیلی پُرِه
#زمزمه #بعد_از_عاشورا #کوفه #حضرت_زینب سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی ✍
👇
#گروه_اشعار_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
-1924456702_-301786583.mp3
زمان:
حجم:
2.3M
بویِ روضه میرسه از کوچه و پسکوچهها
.
#زمینه
#حضرت_زینب سلام اللّه علیها
#بعد_از_شهادت_امام_حسین ( شام )
بویِ روضه میرسه از کوچه و پسکوچهها
ذکرِ حیدر ذکرِ مادر ذکرِ ما واویلتا
زینب کجا و بیکسی ؟!
زینب کجا و شهرِ شام ؟!
زینب کجا و دیدنِ .....
هلهله و بزمِ حرام
به لبهایی که مصطفی
بوسه زده چوب کوبیدن
مست بودن و با دیدنِ ....
اشکِ حرم میخندیدن
قبلهیِ قلبِ اولیا
یوسفِ بی پیرُهَنه
بارونیه چشمایِ ما
آخه حسین بیکفنه
یاحسینُ یاحسینُ یاحسینُ یاحسین /۴/
پرچمِ دین بعد از عبّاس رویِ شونهَش جا گرفت
خطبه خوند و عرشِ اعلی ذکرِ یازهرا گرفت
اگر چه تازیانه خورد
اگه خمیده قامته
مثلِ علیِ مرتضی
قَدقاٰمتش قیامته
زندگیِ بیبیِ ما
نفس نفس زهراییه
دست و پا زدنِ گلش
در راهِ حق زیباییه
پرچمِ زینبیه تا ....
روزِ محشر رو قلّههاست
هر کسی زینبی شده
پیشِ ارباب سرش بالاست
یاحسینُ یاحسینُ یاحسینُ یاحسین /۴/
#زمینه #بعد_از_عاشورا #شام
#حضرت_زینب سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی ✍
.👇
#گروه_اشعار_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
833822465_-1448237037.mp3
زمان:
حجم:
2.09M
نظر نما که من گرفتارم
.
#نوحه
#امام_حسین علیه السلام و کربلا
نظر نما که من گرفتارم
آرزویِ کربلا دارم
تپشِ سینهیِ مرا تو خدایی کن
این اربعین شاه مرا کربلایی کن
سیّدنا ابیعبداللّه مولانا ابیعبداللّه /۴/
سینهزنم بغض و آهم دِه
شاهِ کرم تو پناهم دِه
تویی پناهِ آسمان سیّدَالعطشان
جانِ علی و فاطمه جان سنَه گوربان
سیّدنا ابیعبداللّه مولانا ابیعبداللّه /۴/
دو چشمِ بارانیِ من نذرِ این روضه
سرِ حسین رفته بر نیزه
پایِ پیاده از نجف میروم کربلا
ذکرِ لبِ سینهزنت اباصالح بیا
سیّدنا ابیعبداللّه مولانا ابیعبداللّه /۴/
به سر و سینه بزنید از غمِ ارباب
قرارِ ما حرمِ ارباب
شاه که امضا بزند کربلاییام
اَلمِنَّةُ لِلَّه که رضاییام
سیّدنا ابیعبداللّه مولانا ابیعبداللّه /۴/
#نوحه_امام_حسین علیه_السلام
#حسین_ایمانی ✍
.👇
#گروه_اشعار_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
833822465_-1448237037.mp3
زمان:
حجم:
2.09M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه امام حسین علیه السلام و کربلا
نظر نما که من گرفتارم
آرزویِ کربلا دارم
تپشِ سینهیِ مرا تو خدایی کن
این اربعین شاه مرا کربلایی کن
سیّدنا ابیعبداللّه مولانا ابیعبداللّه /۴/
سینهزنم بغض و آهم دِه
شاهِ کرم تو پناهم دِه
تویی پناهِ آسمان سیّدَالعطشان
جانِ علی و فاطمه جان سنَه گوربان
سیّدنا ابیعبداللّه مولانا ابیعبداللّه /۴/
دو چشمِ بارانیِ من نذرِ این روضه
سرِ حسین رفته بر نیزه
پایِ پیاده از نجف میروم کربلا
ذکرِ لبِ سینهزنت اباصالح بیا
سیّدنا ابیعبداللّه مولانا ابیعبداللّه /۴/
به سر و سینه بزنید از غمِ ارباب
قرارِ ما حرمِ ارباب
شاه که امضا بزند کربلاییام
اَلمِنَّةُ لِلَّه که رضاییام
سیّدنا ابیعبداللّه مولانا ابیعبداللّه /۴/
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
-1610539264_2016379520.mp3
زمان:
حجم:
1.62M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه کوفه حضرت زینب سلام اللّه علیها
معلّمِ قرآنِ کوفه
داره میره زندانِ کوفه
زینب و خُردهنانِ کوفه
داداش دلم خیلی پُرِه
قرآن نخون برایِ این شهر
میترسم از سنگایِ این شهر
سر جایِ سکّههایِ این شهر
داداش دلم خیلی پُرِه
بازار میرم با دستِ بسته
بغضی تویِ گَلوم نشسته
ببین سرِ منم شکسته
داداش دلم خیلی پُرِه
خبر داری کجاها رفتم
پابهپایِ نیزهها رفتم
خوردم تازیانهها رفتم
داداش دلم خیلی پُرِه
دلایِ سنگی نمیسوزه
نبودی و این دو سه روزه
کوفه دیده به ما میدوزه
داداش دلم خیلی پُرِه
پایِ سرِ نیزهسوارم
ندبهخونِ فراقِ یارم
با ذکرِ یامهدی میبارم
داداش دلم خیلی پُرِه
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
-1924456702_-301786583.mp3
زمان:
حجم:
2.3M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه حضرت زینب سلام اللّه علیها روضههایِ بعد از عاشورا ( شام )
بویِ روضه میرسه از کوچه و پسکوچهها
ذکرِ حیدر ذکرِ مادر ذکرِ ما واویلتا
زینب کجا و بیکسی ؟!
زینب کجا و شهرِ شام ؟!
زینب کجا و دیدنِ .....
هلهله و بزمِ حرام
به لبهایی که مصطفی
بوسه زده چوب کوبیدن
مست بودن و با دیدنِ ....
اشکِ حرم میخندیدن
قبلهیِ قلبِ اولیا
یوسفِ بی پیرُهَنه
بارونیه چشمایِ ما
آخه حسین بیکفنه
یاحسینُ یاحسینُ یاحسینُ یاحسین /۴/
پرچمِ دین بعد از عبّاس رویِ شونهَش جا گرفت
خطبه خوند و عرشِ اعلی ذکرِ یازهرا گرفت
اگر چه تازیانه خورد
اگه خمیده قامته
مثلِ علیِ مرتضی
قَدقاٰمتش قیامته
زندگیِ بیبیِ ما
نفس نفس زهراییه
دست و پا زدنِ گلش
در راهِ حق زیباییه
پرچمِ زینبیه تا ....
روزِ محشر رو قلّههاست
هر کسی زینبی شده
پیشِ ارباب سرش بالاست
یاحسینُ یاحسینُ یاحسینُ یاحسین /۴/
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
-1541726464_90531831.mp3
زمان:
حجم:
2.94M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه ( شور ) کوفه روضههایِ بعد از عاشورا سبکِ سینهزنتم وَاللّهِه ....
پایِ سرِ رویِ نیزه
با روضه دلم میسوزه
نیستی و حرامی چشم به .....
ناموسِ خدا میدوزه
سهمِ خولی شد سر ُو ....
ساربان انگشتر وُ ....
روم نمیشه که بگم
ماجرایِ معجر وُ ....
کوفه دستامونو بست
همسفرم خصمِ پست
سرتو دید زینبُو ....
از غمِ تو سر شکست
یا قتیلَ العبرات /۴/
بازیچهیِ این نامردا
آیههایِ کلامُاللّه
نونِ خشکی انداخت و گفت
که فَتَصَدَّق علیناٰ
پیشِ پایِ خواهرت
میچکه خونِ سرت
خُرد شده زیرِ لگد
دندههایِ دخترت
قافلهَت آواره وای
گمشده گهواره وای
سرِ تو نیزهسوار
خونیه گوشواره وای
یا قتیلَ العبرات /۴/
هر چی بگم از غمهایِ .....
این شب و روزا کم گفتم
خم شده قدَم امّا باز ....
از عَلمِ عشقم گفتم
زینب و قدّی دو تا
لبِ یار و ضربهها
یکسره زیباییه
وقتی باشه حق رضا
بندگی یعنی حسین
زندگی یعنی حسین
دریا بودن امّا لب ....
تشنگی یعنی حسین
یا قتیلَ العبرات /۴/
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1558499070421573379_61029486679268.mp3
زمان:
حجم:
2.75M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه آخر دهه (محرم)
امام حسین علیه السلام
سبک دوباره اومدم ....
دوباره اومدم
اگه خوب یا بدم
من فقط درِ این ....
خونه رو بلدم
من غلام تویی مولا
جانِ مادرت زهرا
رد مکن مرا آقا
یاحسینِ مظلوم
یاحسینِ مظلوم /۴/
شبِ آخرمه
دلِ من حرمه
اشکِ چشمِ گدا
خیلی محترمه
با چشایِ بارونی
از غمِ تو میخونم
کاش میشد یه شب بیشتر
کربلا بمونم
یاحسینِ مظلوم /۴/
به خدا نمیخوام
مزدی از مادرت
مزدِ من همینه
که شدم نوکرت
اربعین کن حال و ....
روزِ سینهزنها رو
انشاءاللّه میبینم
کربلا آقا رو
یاحسینِ مظلوم /۴/
از حرم میرسه
ندایِ اَلرَّحیل
میسوزه ریشهیِ ....
داعش و اسرائیل
کاروانِ ثاراللّه
آمادهیِ پیکاره
هر کی کربلایی شد
سربازِ نگاره
یا بقیةاللّه /۴/
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چهارپاره اربعین امام حسین علیه السلام
از سفر آمدند سوتهدلان
خسته و نیمهجان و آزرده
از سفر آمدند خستهدلان
لالهها آمدند پژمرده
لالههایی که قدِّشان خَم بود
رنگشان ارغوان چو نیلوفر
دلِ این لالهها پر از غم بود
رویِ گلبرگ ردِّ خاکستر
ساربان سرو لیک بِشکسته
کاروان در تحیّر و مبهوت
ساربان مرغ لیک پَر بسته
کاروان دلپَریش و جان فرتوت
قافله آمده زِ کوفه و شام
وَ علمدار بانویی غمگین
تُحفههایِ سفر غم و دشنام
بر رویِ قلب ماتمی سنگین
یارب اِنگار فصلِ پاییز است
برگِ زردند کودکان و زنان
اشکِ غم از دو چشم لبریز است
اهلِ بیت و فرود از شتران
قسمتِ اهلِ بیت درد و بلاست
روزیِ قافلهَست صبر و شکیب
نامِ این دشتِ عشق کربوبلاست
سرزمینِ غریب و شَیبِ خَضیب
هر کسی یک طرف گرفت زبان
یک به یک زخمها دَهن وا کرد
آن یکی آستین گرفت دهان
وین یکی آه و ضجّه برپا کرد
کودکی رفت سویِ قربانگاه
گفت عمّه کجاست گمشدهام
هر دو چشمم شدهست تار و سیاه
کودکم لیک قدکمان شدهام
خردسالی که داشت مَشک به دشت
ناله میکرد از سرِ احساس
مَشکِ من سالم است آبم هست
نوشِ جانت بِنوش عمو عبّاس
طفلِ خُردی زِ سینه آه کشید
نالهای زد که برد طاقت و هوش
بعدِ تو اِی پدر سپاه کشید
گوشوار وُ نمود پاره دو گوش
بعدِ تو گشت جایِ من ویران
تازیانه نشست بر تنِ من
شد به کنجِ خرابه جا مهمان
آب دیگر گذشت از سرِ من
آتشِ دشمنی زبانه کشید
دامن و گیسوانِ من سوزاند
خصمِ ظالم چه وحشیانه کشید
روسری از سر وُ مرا رَنجاند
همه ما را به هم نشان دادند
با تمسخر به طعنه و خنده
ضربِ سیلی به ارمغان دادند
دشمنت خواند دخترت بنده
گفته بودی به کوفه مهمانیست
آری اِی بابِ من چراغان بود
صحبت از عهد و قول و پیمانیست
وَه که کوفی چه نیک پیمان بود
بانویی استوار و غمدیده
عزمِ میدان نِمود با غصّه
گفت اِی روشناییِ دیده
اِی حسینم به گوش اَلقصّه
یاد داری غروبِ عاشورا
خواهرِ مضطرت تو را نَشناخت
حال اگر وا کنی دو چشمت را
نَشِناسی که نیست راهِ شناخت
خواهرت آمده چنان مادر
دستی از درد بر کمر دارد
به تمامِ بدن به صورت و سر
یادگاری از این سفر دارد
بودهام باغبان به باغِ گلت
کردهام حفظ از اُمیّه همه
تو مَگیری زِ من سراغِ گلت
ناردانه رقیّه جا مانده
جان سپردهَست بینِ ویرانه
گوییا تابِ انتظار نداشت
شد به دورت حسین پروانه
دخترت بعدِ تو قرار نداشت
شیونی کرد قلبِ دشت کباب
که بیا در بَرم گلِ پرپر
پُر شد از شیر سینههایِ رباب
کاش میخوردی اِی علیاصغر
کامِ تو خشک بود و آب نبود
قسمتِ مادرت خجالت شد
پسرم حال وقتِ خواب نبود
گریه کُن در دلم قیامت شد
بینِ این عاشقان علیست امیر
من بنازم اُبهّتِ علویش
مانده جا رویِ گردن از زنجیر
دلِ زهرا از این مِحن شد ریش
من کجا؟! غصّههایِ ثاراللّه
روضهخوانیِ من کجا مَردیست
راویِ این سفر رسولاللّه
اشکریزانِ این حرم مهدیست
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بحرِ طویل اربعینِ حسینی امام حسین علیه السلام
قافله برگشته از شامِ بلا و کوفه سویِ کربلا
یا مُعِزُّالاولیاءِ
برگهایِ باغِ زهرا ریخت از ناقه خدا
هر کسی یک گوشهیِ صحرایِ غمها روضه خواند
روضههایِ کربلا
یا مُعِزُّالاولیاءِ
زخمهایِ کهنهیِ دلهایِ خون سر باز کرد
وای از نایِ نوا وُ هایهایِ کربلا
خاطراتِ تلخِ شِین و شور میگردد مرور
عقدههایِ سینه شد آه و فغان و نالهها
پر شد از صوت و صدایِ ضجّههایِ بیکسی
ای خدا این سو و آن سویِ فضایِ کربلا
یا مُعِزُّالاولیاءِ
زینب آمد با سکینه بیرقیّه با رباب
با حریمِ اضطرار و اضطراب
میرود طفلی به سویِ علقمه با مشکِ آب
تا کند سیراب ساقیِ غم و قحط و سراب
دختری پوشیده رو وُ میرود سویِ عمو
تا ببیند بر رُخش آن پهلوان جایِ عذاب
خواهری قدَّش خمیده دختری رنگش پریده
نوزده منزل نموده پیر دختِ بوتراب
گفت از دردِ جدایی از سر و تشتِ طلایی
قاریِ نیزه کجایِ خاکهایِ نینوایی ؟!
یاد داری شامِ هجران شد صدایت رهنمایم
حال از یارت نمانده نَه جمالی نَه صدایی
مانده جایِ تازیانه بر تمامِ پیکرِ من
رفته با پایِ برهنه شام و کوفه لشکرِ من
باغِ تو پژمرده اِی وای
چند کودک مرده اِی وای
خواهرت را شام در بزمِ سر وُ مِی برده اِی وای
کام و دندانِ تو ضربِ کینه از نِی خورده اِی وای
غصّه و زخمِ زبان این کاروان آزرده اِی وای
وای از دردِ فراق وُ ....
شهرِ آذین بستهیِ شام و کف و دف اشتیاق وُ
بامِ شام و بارشِ خاکستر و بارانِ داغ وُ
دخترِ ویراننشین دلتنگیِ یار و سراغ وُ
روضهیِ دردانه و جانانه و دق در کنارِ آن طبق وای
غنچهات کنجِ خرابه یاحسین پژمرده اِی وای
بی تو من تنها چگونه پا گذارم در مدینه
میشود ابرِ بهاری چشمِ من چشمِ سکینه
نقشهیِ اُمُّالبنینِ بیپسر بر خاکها را
دیدهام میبیند و میسوزد از این قصّه سینه
عمرِ زینب بی تو کوتاه است و آهِ بیکسیام
بر لبم با یادِ صحرایِ فراق و داغ و کینه
بی تو قلبم از سرِ پرخونِ تو خونینتر است
روضهام یا لَیتَناٰ کُنّا مَعَک میباشد و
بر لبِ من روضههایِ خنجر و آن حنجر است
وای یارم بیسر است
دردِ این عاشق چو زینب دردِ دوری و فراقت
مُردم از هجرانِ تو آه
یوسفِ زهرا کجا دیگر بیایم من سراغت
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چهارپاره اربعین امام حسین علیه السلام
از سفر آمدند سوتهدلان
خسته و نیمهجان و آزرده
از سفر آمدند خستهدلان
لالهها آمدند پژمرده
لالههایی که قدِّشان خَم بود
رنگشان ارغوان چو نیلوفر
دلِ این لالهها پر از غم بود
رویِ گلبرگ ردِّ خاکستر
ساربان سرو لیک بِشکسته
کاروان در تحیّر و مبهوت
ساربان مرغ لیک پَر بسته
کاروان دلپَریش و جان فرتوت
قافله آمده زِ کوفه و شام
وَ علمدار بانویی غمگین
تُحفههایِ سفر غم و دشنام
بر رویِ قلب ماتمی سنگین
یارب اِنگار فصلِ پاییز است
برگِ زردند کودکان و زنان
اشکِ غم از دو چشم لبریز است
اهلِ بیت و فرود از شتران
قسمتِ اهلِ بیت درد و بلاست
روزیِ قافلهَست صبر و شکیب
نامِ این دشتِ عشق کربوبلاست
سرزمینِ غریب و شَیبِ خَضیب
هر کسی یک طرف گرفت زبان
یک به یک زخمها دَهن وا کرد
آن یکی آستین گرفت دهان
وین یکی آه و ضجّه برپا کرد
کودکی رفت سویِ قربانگاه
گفت عمّه کجاست گمشدهام
هر دو چشمم شدهست تار و سیاه
کودکم لیک قدکمان شدهام
خردسالی که داشت مَشک به دشت
ناله میکرد از سرِ احساس
مَشکِ من سالم است آبم هست
نوشِ جانت بِنوش عمو عبّاس
طفلِ خُردی زِ سینه آه کشید
نالهای زد که برد طاقت و هوش
بعدِ تو اِی پدر سپاه کشید
گوشوار وُ نمود پاره دو گوش
بعدِ تو گشت جایِ من ویران
تازیانه نشست بر تنِ من
شد به کنجِ خرابه جا مهمان
آب دیگر گذشت از سرِ من
آتشِ دشمنی زبانه کشید
دامن و گیسوانِ من سوزاند
خصمِ ظالم چه وحشیانه کشید
روسری از سر وُ مرا رَنجاند
همه ما را به هم نشان دادند
با تمسخر به طعنه و خنده
ضربِ سیلی به ارمغان دادند
دشمنت خواند دخترت بنده
گفته بودی به کوفه مهمانیست
آری اِی بابِ من چراغان بود
صحبت از عهد و قول و پیمانیست
وَه که کوفی چه نیک پیمان بود
بانویی استوار و غمدیده
عزمِ میدان نِمود با غصّه
گفت اِی روشناییِ دیده
اِی حسینم به گوش اَلقصّه
یاد داری غروبِ عاشورا
خواهرِ مضطرت تو را نَشناخت
حال اگر وا کنی دو چشمت را
نَشِناسی که نیست راهِ شناخت
خواهرت آمده چنان مادر
دستی از درد بر کمر دارد
به تمامِ بدن به صورت و سر
یادگاری از این سفر دارد
بودهام باغبان به باغِ گلت
کردهام حفظ از اُمیّه همه
تو مَگیری زِ من سراغِ گلت
ناردانه رقیّه جا مانده
جان سپردهَست بینِ ویرانه
گوییا تابِ انتظار نداشت
شد به دورت حسین پروانه
دخترت بعدِ تو قرار نداشت
شیونی کرد قلبِ دشت کباب
که بیا در بَرم گلِ پرپر
پُر شد از شیر سینههایِ رباب
کاش میخوردی اِی علیاصغر
کامِ تو خشک بود و آب نبود
قسمتِ مادرت خجالت شد
پسرم حال وقتِ خواب نبود
گریه کُن در دلم قیامت شد
بینِ این عاشقان علیست امیر
من بنازم اُبهّتِ علویش
مانده جا رویِ گردن از زنجیر
دلِ زهرا از این مِحن شد ریش
من کجا؟! غصّههایِ ثاراللّه
روضهخوانیِ من کجا مَردیست
راویِ این سفر رسولاللّه
اشکریزانِ این حرم مهدیست
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بحرِ طویل اربعینِ حسینی امام حسین علیه السلام
قافله برگشته از شامِ بلا و کوفه سویِ کربلا
یا مُعِزُّالاولیاءِ
برگهایِ باغِ زهرا ریخت از ناقه خدا
هر کسی یک گوشهیِ صحرایِ غمها روضه خواند
روضههایِ کربلا
یا مُعِزُّالاولیاءِ
زخمهایِ کهنهیِ دلهایِ خون سر باز کرد
وای از نایِ نوا وُ هایهایِ کربلا
خاطراتِ تلخِ شِین و شور میگردد مرور
عقدههایِ سینه شد آه و فغان و نالهها
پر شد از صوت و صدایِ ضجّههایِ بیکسی
ای خدا این سو و آن سویِ فضایِ کربلا
یا مُعِزُّالاولیاءِ
زینب آمد با سکینه بیرقیّه با رباب
با حریمِ اضطرار و اضطراب
میرود طفلی به سویِ علقمه با مشکِ آب
تا کند سیراب ساقیِ غم و قحط و سراب
دختری پوشیده رو وُ میرود سویِ عمو
تا ببیند بر رُخش آن پهلوان جایِ عذاب
خواهری قدَّش خمیده دختری رنگش پریده
نوزده منزل نموده پیر دختِ بوتراب
گفت از دردِ جدایی از سر و تشتِ طلایی
قاریِ نیزه کجایِ خاکهایِ نینوایی ؟!
یاد داری شامِ هجران شد صدایت رهنمایم
حال از یارت نمانده نَه جمالی نَه صدایی
مانده جایِ تازیانه بر تمامِ پیکرِ من
رفته با پایِ برهنه شام و کوفه لشکرِ من
باغِ تو پژمرده اِی وای
چند کودک مرده اِی وای
خواهرت را شام در بزمِ سر وُ مِی برده اِی وای
کام و دندانِ تو ضربِ کینه از نِی خورده اِی وای
غصّه و زخمِ زبان این کاروان آزرده اِی وای
وای از دردِ فراق وُ ....
شهرِ آذین بستهیِ شام و کف و دف اشتیاق وُ
بامِ شام و بارشِ خاکستر و بارانِ داغ وُ
دخترِ ویراننشین دلتنگیِ یار و سراغ وُ
روضهیِ دردانه و جانانه و دق در کنارِ آن طبق وای
غنچهات کنجِ خرابه یاحسین پژمرده اِی وای
بی تو من تنها چگونه پا گذارم در مدینه
میشود ابرِ بهاری چشمِ من چشمِ سکینه
نقشهیِ اُمُّالبنینِ بیپسر بر خاکها را
دیدهام میبیند و میسوزد از این قصّه سینه
عمرِ زینب بی تو کوتاه است و آهِ بیکسیام
بر لبم با یادِ صحرایِ فراق و داغ و کینه
بی تو قلبم از سرِ پرخونِ تو خونینتر است
روضهام یا لَیتَناٰ کُنّا مَعَک میباشد و
بر لبِ من روضههایِ خنجر و آن حنجر است
وای یارم بیسر است
دردِ این عاشق چو زینب دردِ دوری و فراقت
مُردم از هجرانِ تو آه
یوسفِ زهرا کجا دیگر بیایم من سراغت
#حسین_ایمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها