🍃🌷 ﷽ قسمت 2⃣5⃣ فصل هفتم «حسابرسی» 3⃣ حكايت از خط شيخ شهيد (عليه الرحمة ) نقل شده كه احمد بن ابى الحوارى گفت كه آرزو كردم ابو سليمان دارانى را در خواب بينم تا آنكه بعد از يكسال او را در خواب ديدم به او گفتم اى معلم ! حق تعالى با تو چه كرد؟ گفت : اى احمد! وقتى از باب صغير آمدم ، ديدم شترى از درمنه (و آن گياهى است كه به عربى آنرا شيح مى گويند) پس من يك چوب از آن كندم ، نمى دانم كه با آن خلال كردم يا نه ، الحال مدت يكسال است كه من مبتلا به حساب آن هستم . مؤلف گويد كه استبعاد ندارد اين حكايت بلكه تصديق مى كند آن را، آيه شريفه : 🔸يا بنى انها ان تك مثقال حبة من خردل فتكن فى صخرة او فى السموات او فى الارض يأت بها الله🔸 و قول اميرالمؤ منين (ع) در يكى از خطبه هاى خود: اليست النفوس عن مثقال حبة من خردل مسئولة ؟ يعنى آيا چنين نيست كه از مردم از يك دانه خردل سؤال خواهد شد؟ و در كاغذى كه به محمد بن ابى بكر نوشته فرموده : واعلموا عباد الله ان الله عز و جل سائلكم عن الصغير من عملكم و الكبير اى بندگان خدا بدانيد كه خداوند از هر عمل كوچك و بزرگ شما سئوال خواهد كرد. و در كاغذى كه به ابن عباس مرقوم داشته فرمود: اما تخاف نقاش الحساب؟ آيا نمى ترسى از مناقشه در حساب ؟ و اصل مناقشه از (نقش الشوكة ) است يعنى بيرون كردن خار را؛ يعنى همچنانكه در بيرون آوردن خار از بدن كمال دقت و كاوش و باريك بينى را به عمل مى آورند تا آن را پيدا كرده و بيرون آورند، همين طور در حساب دقت و باريك بينى به عمل مى آورند. و بدان كه بعضى از محققين گفته اند كه نجات نمى يابد از خطر ميزان و حساب مگر كسى كه در دنيا از نفس خود حساب بكشد و با ميزان شرع اعمال و اقوال و خطرات و لحظات خود را بسنجد چنانكه در خبر وارد شده است كه فرمودند به حساب نفسهاى خود برسيد پيش از آنكه از شما حساب كشند و بسنجيد اعمال خود را، پيش از آنكه بسنجند اعمال شما را. 📚 👇 💖 @eightparadise