🍃🌷 ﷽ 🌷هزینه ی عمل جراحی ✍قبل از انقلاب، محمد همراه با بیست و پنج، شش نفر دیگر در یک کارگاه خیاطی کار می کردند. با توجه به اینکه در آن کارگاه شیعه و سنی در کنار هم بودند، محمد نوعی وحدت و یکدلی را در آنجا حکمفرما کرده بود. 🏍یک بار یکی از کارکنان خیاطی، بر اثر تصادف با موتور، گوشت‌های ران پایش از بین رفته بود. او را به بیمارستان انتقال دادند. بیمارستان برای بستری کردن و انجام عمل جراحی، مبلغ ۸ هزار تومان طلب کرده بود. 🤕خانواده ی آن کارگر هم وضع مالی خوبی نداشتند و عاجز مانده بودند. وقتی محمد باخبر شد یک راست پیش استاد کارش که آدم متمولی بود رفت و از او مبلغ ۸ هزار تومان درخواست کرد، اما استادکار در جواب او گفت: «من بابت این قضیه پولی پرداخت نمی کنم» 🍃محمد با شنیدن این جمله چیزی به او نگفت، اما تمامی کارگرها را جمع کرد و به آنها گفت: «من بچه ها همه باید از این کارگاه بریم!» وقتی صاحب کار دید که همه در حال رها کردن کارگاه هستند، آنها را نگه داشت و مبلغ درخواستی محمد را پرداخت کرد و بدین وسیله هزینه ی عمل جراحی آن کارگر مجروح فراهم شد. 😢اوایل انقلاب، وقتی محمد پولی را که از استاد کارش گرفته بود به او برگرداند، استادکار فقط گریه می‌کرد و از محمد طلب عفو و بخشش داشت. 📚 میرزا محمد پدر کردستان خاطراتی از شهید بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 🌸 👇 @eightparadise