🔰 آدم شدن! 🔷🔹 انسان براى مسأله‏ اى بالاتر از شكل گرفتن و تكامل يافتن بايد بكوشد؛ چون تنها اين كافى نيست كه شكل بگيريم و در ابعاد وسيع ماده و معنا تكامل پيدا كنيم، زيرا با اين تكامل يافتن، مسأله بن‏ بست و عبث و پوچى زودتر پيش مى‏ آيد و عميق‏ تر مطرح مى‏ گردد. 🔹 كسى كه بهترين ماشين را و شكل گرفته‏ ترين وسيله‏ ها را و تكامل يافته‏ ترين مركب‏ ها را با خود دارد مسأله بن‏ بست و ترافيك و محدوديت‏ ها را بيشتر احساس مى‏ كند و عميق‏ تر مى‏ فهمد. 🔹 انسانى كه در دو بُعد ماده و اخلاق شكل گرفته و به تكامل رسيده، اما جهت ندارد و راه ندارد، به بن‏ بست و عبث و پوچى عميق‏ ترى گرفتار خواهد شد 🔹و اين‏ بن‏ بست‏ و عبث‏ و پوچى‏ را ديگر نمى‏ توان با عرفان شرق هم درمان كرد و با هيپى‏ گرى مداوا نمود؛ چون اين عرفان، خود يك نوع تكامل براى استعدادهاى عظيم‏ تر انسان است كه پس از شكل گرفتن و تكامل يافتن، بايد به دنبال راهى بزرگ‏ تر براى حركت كردن و جهتى برتر براى دويدنش بود. 🔹براى اين انسان مسأله جهت و صراط و مركب‏ها و رهبرى‏ ها و روش حركت و منزل‏ ها مطرح مى‏ شوند و تنها استعدادهاى تكامل يافته در دو بُعد ماده و اخلاق مسأله‏ اى را حل نمى‏ كنند. 🔹آن لحظه‏ اى كه انسان فكر و عقل و دلش را مثل ابزارها و ماشين‏ هايش شكل بدهد، آيا آن روز اين استعدادهاى شكل گرفته و به بن‏ بست نشسته، بحران‏ هاى بزرگ‏ ترى را سبز نمى‏ كنند؟ 🔹انسان هنگامى آدم مى‏ شود كه به استعدادهاى شكل گرفته‏ اش جهت بدهد 🔹و براى اين انسان، مكتبى مكتب مى‏ شود، كه جهت‏ حركت و صراط و روش حركت و و و را به او ياد بدهد و بياموزد، بدون آنكه او را مسخ كند و او را در راه بغلطاند و يا بغل بگيرد. 📝استادعلی صفایی حائری 📚 کتاب رشد، ص ۲۱ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri