🔰 چه کنم تا دچار خسران نشوم؟ فكر من اسير كم‏ها شده، در حالى كه مى‏ توانستم با فكرم، خودم و محرك‏ هايم را بشناسم 🔹و با عقلم، سرمايه‏ ها و بازارها و خريدارها را بسنجم. 🔹اگر فكر مى‏ كردم، مى‏ يافتم كه محرك‏ هاى من بايد از من عظيم‏ تر باشند و از من بزرگ‏تر باشند. 🔹آيا دلم و دل خلق و جلوه‏ هاى دنيا از من بزرگ‏ترند كه شب و روز، مرا مى‏چرخانند. اگر من در خودم و در اينها فكر كرده بودم، رشد مى‏ كردم و بزرگ مى‏ شدم و در نتيجه از اينها آزاد مى‏ گرديدم، همان طور كه از تيله‏ هاى ديروز و بت‏ هاى كودكى و معشوق‏ ها و درّه‏ هاى پيشينم آزاد شده‏ ام. 🔹 من بايد به سوى كسى مى‏ رفتم كه از من بزرگ‏تر باشد. 🔹چه كسى بزرگ‏تر از من، جز حاكم بر من؟ 🔹 من بايد با كسى معامله مى‏ كردم كه چيزى داشته باشد، چه كسى داراتر از مالك من؟ 🔹 من بايد سراغ بازارى را مى‏ گرفتم كه قدرت جذب داشته باشد و چه بازارى وسيع‏ تر از بازار آخرت؟ 🔹من بايد در راهى مى‏ دويدم كه بن‏ بست نداشته باشد و چه راهى بهتر از بى‏ نهايت؟ 🔹و اگر به سراغ ديگرى رفتم و در جاى ديگرى، ناچار به بن‏ بست‏ مى‏ رسم و به ديوار و به عصيان و چه بسا بميرم و به تولدى ديگر هم دست نيابم و در اتاقى كه افتادن يك پرده آسمانش را مى‏ گيرد مدفون شوم. 🔹اگر در بازار ديگرى معامله كردم، ورشكست مى‏ شوم و خسارت مى‏ بينم و اين خسارت نتيجه‏ اى حتمى است در هر عصرى از عصرها؛ 🔹از عصر حجر گرفته تا عصر فضا و در هر دوره‏ اى از دوره‏ هاى زندگى؛ از كودكى و جوانى گرفته تا كمال و پيرى. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚کتاب رشد، ص ۴۴ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri