🔰مذهب عاطفی؛ افیون ملت ها 🔺مادام كه سنجشى در ميان نباشد، ناچار عادت‏ ها و سنت‏ ها و تعصب‏ ها ميانه دارى مى‏ كنند و گرد و خاك بالا مى‏ آورند و انسان را كور مى‏ سازند و او را از حركت و رشد و پيشرفت باز مى‏ دارند. 🔺 اما هنگامى كه از روى سنجش انتخاب كنيم آن وقت ديگر تعصب و سنت و عادت مى‏ ميرند و شناخت و عشق، ما را به حركت و پيشرفت وا مى‏ دارند. 🔺هر حقيقت متحركى هنگامى كه از سنجش و انتخاب نباشد و به عادت و تقليد رسيد در واقع به قبرستان خود رسيده و با دست خويش گور خود را كنده است. 🔺هر مذهب هنگامى كه از سنجش و انتخاب و تفكر و تعقل جدا شد از شور و عشق و حركت جدا شده و نه تنها از حركت ايستاده كه از حركت بازداشته و خود، سنگ راه گرديده است. 🔺 و اين است كه از جامعه و زندگى روزمره كنار مى‏ افتد و از زمين بالا مى‏ رود و به آسمان مى‏ رسد و فقط روزهاى يك شنبه پايين مى‏ آيد، آن هم فقط در كنيسه! 🔺بزرگ‏ ترين جنايت به مذهب اين است كه آن را از تفكر و تعقل جدا كنيم و غير برهانى و عاطفى جلوه بدهيم، كه هر كس براى دلش به آن روى مى‏ آورد 🔺چون اين مذهب عاطفى و آرام بخش همان است كه افيون ملت‏ ها مى‏ شود و دستاويز مادى‏ گرى و عامل ضد مذهب! ❛❛ عین‌صاد 📚 اندیشه من | ص ۳۳ ╭✤ @Einsad ✤╮