📜 |🔰آزادی از آزادی 🔹 عرفانى كه زاينده ‏ى تنوع طلبى و وابسته به دوره ‏هاى بحران و دردها و رنج ‏هاست، عرفانى است كه دستاويز قدرت ‏ها مى ‏شود و نردبان دزد. 🔹اين عرفان خود قتلگاه استعدادهاى عظيم انسان است؛ چون انسان را در خويش نگه مى ‏دارد و به اين گونه بالش را مى ‏بندد. كشش انسان مهاجرِ از بيرون و محبوس در خويش، تنها به عشق و آزادى نيست، بل به عشقى است سازنده و آزاديى است، حتى از خود آزادى. 🔹اين عشق و آزادى و اين ايمان و زهد، مى ‏شود همان توحيد، كه توحيد يكتا پرستى است. پرستش، عشق است و يكتايى، زهد و آزادى از غير حق. با اين تحليل، رابطه ‏ى عرفان و مذهب و يا به تعبير ديگر تصوف و عرفان مذهبى، روشن شد. 🔹اين مذهب است كه انسان را پس از آزادى، به آزادى از آزادى مى ‏رساند و به او شكل مى ‏دهد. و اين شكل دادن مسخ انسان نيست، كه‏ انتخاب اوست. و اين شكل تحميل نيست كه تعليم است. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۱۰۹ #⃣ 👤: @ad_Einsad