📜 من زندانبان خویشم! ▫️آنكس كه با هر حركت و سكون او بهره‌اى و يا خسارتى بار مى‌آيد، يله و رها نمى‌رود! ▫️ ما بچه كه بوديم بر تمامى در و ديوار و كتاب و دفتر امضاء مى‌انداختيم و مى‌خواستيم امضاء زيباترى داشته باشيم و چقدر كه كتك خورديم و توبيخ شديم. ▫️ ولى امروز كه مى‌فهميم با هر امضاى ما، مبالغى بر عهده‌ى ما مى‌آيد و يا با هر حركت قلم ما، جانى و مالى گرفتار مى‌شود و يا گرفته مى‌شود. ▫️حال، ديگر در و ديوار را آلوده نمى‌كنيم كه دلمشغوليم و گرفتار، چون خدايى داريم مسلط و آينده‌اى كه با دست‌هاى ما ساخته و يا سوخته مى‌شود و فرصت هم زياد نيست كه بى‌خيال باشيم. ▫️لحظه‌اى هستم و لحظه‌اى ديگر دست مرگ گلويم را گرفته و نفسم را بريده است. با اين همه من در محاصره هستم. ▫️ديوار حساب و بازخواست، مرا در خود گرفته و من در گروِ كارهاى خودم هستم و زندانى و زندانبان خويشم. ▫️بگذر از اينكه من در واقع محدود و محكوم هستم و كارها در دست من نيست و به اختيار من نيست. ▫️اگر با تمامى خوبى‌ها، حساب پس بدهم، تازه سرمايه را آورده‌ام و كارى نكرده‌ام، پس مى‌تواند عذابم كند و همين رنجم بس كه دست‌هاى خالى و طلبكارهاى زياد دارم و اگر بخواهد مى‌تواند بر انكسار و دلشكستگى من ببخشد و بر من، برابر باكرامتش ببخشايد. ▫️پس من در دارايى و ثروتم تهيدست و فقيرم! ✍🏻 عین‌صاد 📚 | ص ۶۸ #️⃣ ▫️ @einsad