☝️ 💧۵. ( خواب دوم: ) در دو جا این خواب را نقل کرده: یکی از دوستانم گفت که در خواب امام زمان را دید که فرمودند: "من برای مومنی که مصیبت جد شهیدم [ امام حسین ] را یاد کرده [ و متاثر شود ] و آن گاه برای زودتر پیش آمدن فَرَجم و تائیدم دعا کند، دعا می کنم." 💧۶. ( خواب سوم: ) دوستم: شیخ محمدباقر فقیه ایمانی گفت: شبی در خواب یا میان خواب و بیداری، امام حسن مجتبی - علیه السلام - را دیدم که فرمودند: "بر منبرها به مردم بگوئید: توبه کنند و برای فَرَج امام زمان و نزدیکتر شدنِ ظهورش دعا کنند که این دعا مانند نمازمیّت، واجب کفائی نیست که با انجام دادن برخی از مردم از دیگران ساقط شود؛ بلکه مانند نمازهای روزانه که بر هر کسی واجب است، انجامش بر همه واجب است." 💧۷. ( خواب چهارم: ) در دو جا از کتاب داستان توسل و اجابتی را چنین نقل می کند: سه سال پیش از نگارش این کتاب، قرضهائی که بر عهده داشتم، زیاد شده بود؛ شبی از شبهای ماه رمضان به امام زمان و پدرانشان متوسل شدم و هنگامی که پس از طلوع خورشید از مسجد به خانه برگشتم، خوابیدم و در خواب شنیدم که حضرت فرمودند: "قدری باید صبر کنی تا از مال خاص دوستان خاص خود بگیریم و به تو برسانیم." از خواب که بیدار شدم، دیدم هوا پاکیزه و معطر است و اندوهی ندارم. چند ماه بعد، یکی از برادران [ دینی ] که مردی درستکار بود، پیشم آمد و پولی به من داد و گفت: "این سهم امام است" و من بسیار شاد شده و آن را گرفتم و قرضم را با آن پرداخت کرده و آسوده شدم و گفتم: "هذا تاوِیلُ رُویایَ مِن قَبلُ؛ قَد جَعَلَها رَبِّی حَقّاً" 💧۸. ( خواب پنجم و ...: ) و نوشته است: من از اول سنّ تکلیف، این دعا ... را که اگر کسی پس از نماز بخواند، امام زمان را می بیند، مرتباً می خواندم و تا کنون سه بار در خواب ایشان را زیارت کرده ام به گونه ای که جزم یافته ام خود ایشان بوده. 💧۹. ( خواب پنجم: ) یکی از آن سه خواب، این بود که امام زمان همراه یکی از پیامبران بنواسرائیل وارد خانه ام شدند و داخل اتاقی که رو به قبله است، گشتند و به من فرمان دادند که مرثیه ی امام حسین - علیه السلام - را بخوانم و من خواندم و پس از آن، دیدم ایشان رو به روی من و در حال شنیدن اند. پس از آن، رو به کربلا زیارت امام حسین و سپس رو به مشهد، زیارت امام رضا و آن گاه رو به ایشان، زیارت خودشان را خواندم. زیارتها که پایان یافت و ایشان خواستند بروند، آن پیامبری که همراهشان بود، پولی که - نمی دانم چه مقدار بود - به من دادند و سپس رفتند. فردای آن شب، در بیداری عالِم بزرگی را دیدم که پول گره گشا [= زیاد]ی به من دادند و گفتم: هذا تاوِیلُ رُویایَ مِن قَبلُ قَد جَعَلَها رَبِّی حَقّاً. و افزون بر آن، پس از این خواب برکتهای پنهانی و علومی در اثر آن خواب به من داده شد که نوشتنش سخت است. 💧۱٠. ( خواب ششم: ) یکی از زنان خویشاوند ما که مومن و مورد اعتماد است، در این زمانها که کافران بر کشور اسلامی چیره شده اند، در خواب دید که گوینده ای می گوید: "اگر مومن در پی نمازهایش، همان گونه که برای خودش در هنگام بیماری و مدیون بودن و مانند اینها دعا می کند، همیشه برای زودتر شدن ظهور - با دل شکسته و اضطرار حال - دعا کند، دعایش یا موجب ظهور امام زمان می شود یا اندوه خودش تبدیل به شادی شده و از گرفتاریها و سختیها رها می شود." 💧۱۱. ( خواب هفتم: ) چند سال پیش، کار مهمی فکر مرا به خود مشغول کرده بود. شبی جدّ مادری ام را که سیّد بود، در خواب دیدم و دیدم در بهترین حال و هیات، در باغی از همان باغها که در دنیا آرزویش را داشت، می باشد. سلام کردم و پاسخ داد و گفتگوهائی با هم کردیم؛ از آن میان این که گفتمش: "از خدا بخواه فلان حاجت مهم مرا برآورده کند و اندوهم نسبت به آن را از بین ببرد." گفت: "ما برای چیزی بالاتر [ ظ: غیر ] از دعای امام زمان دعا نمی کنیم و هرگاه کاری پیش آمد، به ایشان می گوئیم و اگر اذن دادند و امضا فرمودند، برای آن دعا می کنیم و گرنه، نه!" 💧۱۲. ( خواب هشتم: ) و می نویسد: در خواب انسان بزرگ و محترمی را دیدم که گفت: "مومن اگر چیزی از مالش را در زمان غیبت امامش برای او بذل کند، پاداشش هزارویک برابرِ بذلِ آن مال در زمان حضور آن امام است." 💧۱۳. ( خواب نُهُم: ) نوه ی دختری مولف ( = سید محمدباقر یا خودِ وی؟ ) نوشته است: امام زمان را در خواب دیده و از ایشان پرسیدم: چه کنم تا به خدا و شما نزدیک شوم؟ فرمودند: "کارهایت را کار امام زمانت قرار بده." و این گونه به دلم افتاد که یعنی به شکلی عمل کنم که ایشان وظیفه های خود را آن گونه انجام می دهند و معنای تشیّع اساساً همین است. از این رو بی اختیار پرسیدم: با چه چیز توفیق این کار را پیدا می کنم؟ فرمودند: "با اخلاص در عمل." *نقل از کانال حدائق ذات بهجت @avaymarefat