جوان و کار فرهنگی ( ۲ )
چیستی جوان و چیستی کار فرهنگی (۲)
جوان و دوره جوانی به دلیل شرایط جسمی و روحی که دارد ، منبع انرزی ،نشاط، تحرک ، اعتماد به نفس ، کنجکاوی ، پرسشگری، روحیه عدالت خواهی، ظلم ستیزی، خلاقیت، تنوع طلبی ، و سادگی و صفا ، دو دلی برای حقیقت جویی و به قول شهید مطهری شک مقدس است.
جوان از یک طرف به دنبال کسب منزلت اجتماعی و کسب موقعیت و هویت خود در آینده است که اگر نشانه های رسیدن به آن را در جامعه و فضای اجتماعی پیرامونی خود بيابد، امیدوارانه به آینده نگاه می کند و رفتارهای خود را بر آن اساس تنظیم می کند . و اگر نشانه های کسب منزلت اجتماعی و هویتی خود را در آینده نیابد، بر اساس نوع تربیت خانوادگی و نوع جامعه پذیری که شده است ، یا منزوی، یا کج رو ، یا تندروی مثبت یا تندروی منفی ، و یا همرنگ جماعت می شود. در آموزه های اسلامی ما آمده است که بهترین ها را نثار جوانان کنید مشخص است که این بهترین ها عمومیت دارد که به نظر بنده مهمترین آن ، اطمینان به جوان نسبت به آینده اوست ، بویژه از منظر نیازهای سطح اول و نیازهای ثانوی
جوان امروز، فقط فرزند خانواده نیست ، جوان امروز فرزند انبوهی از اطلاعات و ارتباطاتی است که به سهولت و با سرعت و با گستردگی و تنوع و جذابیت در ۲۴ ساعت در اختیار او قرار می گیرد. ساختارهای سنتی خانواده ، به شدت تغییر کرده است و والدین ، جایگاه مرجعیت تربیتی خود را تا حدود زیادی از دست داده اند. آن روح صفا و پاکی دوران جوانی و این عرصه های ریا و تزویر و فریبکاری شبکه های اجتماعی و فضای مجازی، فضای مجازی را به فضایی واقعی برای از خودبیگانگی جوانان تبدیل کرده است. اگر چه همه ی ماجرا فقط جنبه های آسیبی فضای مجازی نیست، به شرط آن که شبکه های اجتماعی و فضای مجازی درست مدیریت شود.
خوب ، حالا با این چهارراه های بزرگ اطلاعاتی و ارتباطی و شاهراه های بزرگتر از آن کار فرهنگی چگونه باید باشد تا پنجره طلایی جوانی جمعیتی به پنجره و قفس آهنین جوانی جمعیت تبدیل نشود؟
به نطر بنده نوع رویکرد و نوع نگاه به این سوال بسیار مهم است، زیرا ما را به نوع معرفت شناسی و نوع روش شناسی حل آن راهنمایی می کند. آن چه بنده بدان رسیده ام ، رفتن به نوع معرفت شناسی برخاسته از معرفت جهان مدرن که بر سه پایه اومانیسم، سکولاریسم و سوبژکتیویسیم است ، خطاست ، زیرا تجربه آن در غرب و اروپا برای جوانان شکست خورده است . اما این که بخواهیم بدون بازنگری اندیشمندانه در میراث فکری و فرهنگی گذشته خود و بدون استفاده از تجارب مثبت جهانی ، همچنان با همان رویکرد گذشته و یا سطحی نگری و با التقاط معجونی از فرهنگ غرب با فرهنگ اسلامی و ایرانی را مکانیک دار و نه ارگانیک وار و اندیشمندانه، مخلوط کنیم ، این هم خطاست و بجز افزدون به سرگردانی سرمایه های عظیم جوانان حاصل دیگری ندارد. بهترین مثال پیش روی آن ، گسترش بی رویه دانشگاهها،و رشته های علوم انسانی در سه دهه اخیر در کشور است که جای تعجب آن این است که همچنان پاشنه درب بر همان روال سابق می چرخد.
نوشته شده در زود یکشنبه ، پنجم فرودین ۱۴۰۳، توسط مدیر کانال ، ابوالقاسم فاتحی دهاقانی عضو هیات علمی دانشگاه علامهطباطبایی
https://eitaa.com/drfatehi