بسمالله
چرا تجمع در مرز عراق و اردن؟!
۱. همواره برای پیشرفت جامعه در هر زمینهای، آن جامعه به گروههای پیشران نیاز دارند که به مرگ میگیرند تا جامعه به تب راضی شود؛ یعنی همواره درمورد فلسطین، تنها کاری که همهمان به فکرمان میرسید، شرکت در تجمعات و فعالیت رسانهای بود؛ اما اینبار این حرکت به سمت مرزها، حداقل و حداکثری در افکار امت اسلامی ایجاد کرده. بدین معنا که جامعه در ناخودآگاه خود میگوید حالا که من از شهر خود نکندهام تا به مرز بروم، لااقل در تجمعات شرکت کنم؛ و چنین است که تجمعات پرشور میشوند.
۲. تکراریشدن واکنش به ظلم، مقدمه فراموششدن ظلم و راحتشدن ظالم است؛ اگر در عصر رسانه، مدام رژیم صهیونسیتی جنایت کند، جلوی چشممان بیاورد و ما در شهر خود تجمع کنیم، هم این واکنشها برای رژیم صهیونسیتی عادی و بیاثر میشود و هم درد ما برای خودمان عادی.
پس به تناسب پیشرفت ظلم، ما هم باید واکنش سنگینتری داشته باشیم.
۳. بسط ید دادن به ولی امت؛ همواره در فرهنگ ولایت اسلام اینگونه بوده که هرمقدار امت سطح تشخیص تکلیف و اقدام خود را جلوتر برده، برای ولی نیز بسط ید بیشتری به وجود آمده است. مثلاً زمانی که پدری میخواهد زمین کشاورزی خود را احیا کند، اگر فرزندانش در خانه نشسته باشند و منتظر پدر باشند، یک حالت است و اگر فرزندانش اسباب و وسایل احیای زمین را آماده کرده و در زمین حضور یابند، حالتی دیگر است.
شاید ظاهر این باشد که در هردو حالت فرزندان اطاعت کرده و زمین را آباد میکنند؛ اما قطعا باتوجه به نازی که ولایت اسلامی در صدور دستور دارد و همچنین انتظار ولایت از مردم آخرالزمان در تشخیص و بصیرت پیش از دستور ولی، میتوان گفت حالت دوم، به ولی بسط ید میدهد.
۴. ایجاد این فهم در امت اسلامی که نباید منتظر حاکمیتها ماند؛
این به معنای آن نیست که همه حاکمیتها لزوما فاسدند؛ نه! بدین معناست که مانند اربعین حسینی، جریان زمانه ما روزبهروز به سمتی میرود که دولتها زیرساختهای کلی را آماده میکنند و مردم کار اصلی و اجرایی را انجام میدهند. اگر بخواهیم مدل اربعین را الگو قرار بدهیم، باید بهجای نگاه به اخبار برای این که کی دولتها به نتیجه میرسند، خود راه بیفتیم و کاری کنیم.
غفلت از نگاه اربعینی و مردمیکردن مسائل، ۷۰سال است که سبب شده از اندونزی تا مراکش و...، مسلمانان به انتظار حاکمیتها بنشینند؛ حال آنکه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به نمایندگی از اسلام آمده تا مردم را قائم به قسط کند، نه آنکه مردم را تبدیل به خانهنشینهایی کند که صرفا در زمان انتخابات تمام وظایف امت را بر دوش چهار مسئول بگذارند و به پستوهای خود برگردند.
۵. اسرائیل با توپ و موشک از بین نمیرود.
تنها راه حذف اسرائیل، هجوم جمعیت از کشورهای اطراف است.
کاری که در یکی از مقاطع، امام با کومله کرد؛ از مردم خواست با هرچه در دست دارند به سمت کردستان بروند و در بدو ورود جمعیت عظیم مردم استانهای مختلف به کردستان، آن کوملهی خشن و قاتل، تبدیل به یک موش فراری شد و رفت.
۶. دلیل ششم:
https://eitaa.com/al_harkah/74
پینوشت: آیا منظورم این است که هرکس نرفت در مرز عراق و اردن، اشتباه کرده؟
خیر.
چه بسا کسی مثل محسن فخریزاده در قلب تهران درحال انجام کارهای بزرگتریست.
چه بسا کسی که در شهر خود میماند و به تامین خانواده خود و فرزندآوری میپردازد، مقام والاتری دارد.
چه بسا کسی که پا گذاشتن بر نفسش بر ماندن در شهر خود است.
و... .