موج جدیدی که در حمایت از فلسطین کم‌کم دارد آمریکای لاتین را فرامی‌گیرد، جنسی جدید و فرهنگی مستقل دارد. برای توضیح این چندخط، باید کمی پیش‌تر رفت. به‌نظرم، انقلاب‌های آمریکای لاتین پس از استقلال سرزمینش از دست اروپایی‌ها، به سه دوره تقسیم می‌شود؛ ۱. موج انقلاب‌های استقلال سرزمینی و سیاسی که با انقلاب سیمون بولیوار در حدود ۱۸۱۰میلادی به بعد آغاز شد و این منطقه را از دست استعمارگران علنی خارج کرد. اما استعمارگران نرفتند و در صحنه اقتصاد و فرهنگ ماندند. ۲. موج دوم انقلاب، با تمرکز بر اقتصاد بود که از حدود ۱۹۱۰ با انقلاب مکزیک آغاز شد و به اکثر کشورهای دیگر منطقه سرایت کرد؛ موج دوم، در نقطه اوج و معروفش در دهه ۱۹۵۰ به کوبا رسید. نیت‌های این موج، بیشتر دگردیسی اقتصادی، درآوردن مزارع، معادن و منابع از دست ابرشرکت‌های غربی و کاهش فاصله طبقاتی بود. ۳. از نظر بنده، حرکت چاوز در ونزوئلا در اواخر دهه ۱۹۹۰ و تغییر شکل حکومت این کشور و به نوعی انقلاب، در اوایل قرن ۲۱، نوعی جدید از استقلال را در کشور خود و آمریکای لاتین طلب می‌کرد و می‌کند. این موج سوم، بنظر می‌آید محصور در سیاست و اقتصاد نیست؛ چراکه: الف) نهادهایی در این دودهه در آمریکای لاتین تشکیل شده برای جلوگیری از «هرگونه» نفوذ آمریکا در منطقه. ب) سران کشورهای پیشروی این موج سوم، شناخت خوبی از مهد تمدن آینده جهان دارند و یکی‌شان رهبر این تمدن را همیشه با نام «امام خامنه‌ای» یاد می‌کند و دیگری این امام را «پدر انقلاب‌های مستقل جهان» می‌داند. ج) مردمان منطقه در مبارزه با امپریالیسم، صرفا طالب نیازها و حاجات منطقه خود نیستند بلکه طلب خون مظلوم فلسطینی را هم دارند. د) بعضی گروه‌ها برای مبارزه با وابستگان به غرب در کشور خود، دیگر صرفا مبارزه مسلحانه را راه‌حل نمی‌دانند بلکه مانند آقای وارگاس(بعدا معرفی‌شان می‌کنم)، سازمان «اینکاراسلام» تشکیل می‌دهند، اعضای گروه‌های قبلی خود را مسلمان می‌کنند و به کار فرهنگی در کشوری مثل پرو می‌پردازند. @MajKarimi