امروز وزیر امور خارجه ونزوئلا در روسیه بود و از
«نظم جدیدِ عادلانه جهانی» سخن گفت.
در میان ملل و تفکرات برجستهای که حرف برای آینده دارند،
مبحث «عدالت» ویژه تمدن اسلامی و مدعیان آن است.
نه اینکه عدالت برای دیگران مطرح نباشد، بحث این است که معمولا مواردی مثل صلح، برابری و... را دیگر قدرتهای نظم فعلی یا آینده مورد تاکید قرار میدهند و عدالت را ذیل این مفاهیم تعریف میکنند.
بعید میدانم این حرف و تفکر، از کانال جمهوری اسلامی به ونزوئلا نرسیده باشد...
در هر صورت، «عدالت»، مبحث جدیدی برای آمریکای لاتین خواهد بود. مردمان این منطقه در دوران باستان گرفتار درگیریهای قومی و خرافهها بودند و عدالت را ندیدند، سپس پس از ۳۰۰سال تجربه نابرابری در استعمار اروپاییها، به استقلال دست یافته و به سمت برابری رفتند اما هنوز گمشده خود را پیدا نکردند.
مثلاً:
خانم فاطمه دلاوری در مورد تجربه سفرش به بولیوی، مینویسد در دیداری کوتاه که با دو دختر سرخپوست بولیویایی داشت، آن دو گلایه کردند که در اینجا، اگر بخواهیم برویم دانشگاه و سرکار و در جامعه فعال باشیم، باید قید داشتن همسر و فرزند و زندگی شخصی را بزنیم. اگر هم نرویم، به اجبار مردان سرخپوست باید در گوشهای از جامعه یا صحرا، در پستوی خانه بمانیم.
این یعنی توازن به شکل عجیبی در آن منطقه وجود ندارد؛ توازنی که میتواند زن را هم فعال در اجتماع و هم دارای خانواده کند؛ چیزی که بسیاری از زنان انقلابی در ایران آن را تجربه میکنند.
این عدم توازن ناشی از چیست؟!
ندیدن عدالت...
آن دختر اگر در شهر برود،
چون شعار، «برابری» است، باید مثل مردان باشد و وقتی مثل مردان شد، باید قید لذت مادری و همسری و خانهداری را بزند.
اگر در قبیله خود برود، با خرافهها روبرو میشود.
پن: راستی، دقت کردید حرف از عدالت
بهعنوان مسئله محوری نظم جدید را، پس از نظام دینی جمهوری اسلامی، یک کشور آمریکای لاتینی و چپ سر دست گرفت؟!
درحالیکه معروف است که چپها، بهخصوص در آمریکای لاتین، با دین مشکل دارند.
این مورد را به آن بحثی که گفتم ونزوئلا موج جدیدی از انقلاب را در منطقه شروع کرده، اضافه کنید.
@MajKarimi