بعضی اوقات که منابع و فرصت‌های اقتصادی و موقعیت‌های اجتماعی بزرگ مثل جمعیت زیاد در شرق جهان اسلام رو بررسی می‌کنم و روی نقشه، از اندونزی تا میانمار، از سین‌کیانگ تا قزاقستان رو نگاه می‌کنم، با خودم می‌گم چه بسا اینکه مبحثی به اسم خاورمیانه رو بر زبان‌های اندیشمندان جهان اسلام جا انداختن، برای این بوده که اون بخش شرق جهان اسلام رو از محدوده عربی/ایرانیش جدا کنند. ای کاش وقتی قرار شد طبق تقسیم‌بندی جغرافیایی غربی‌ها تفکر و عمل کنیم، حداقل خاورمیانه‌ی بزرگی که کاندولیزا رایس مطرح کرد رو درنظر می‌گرفتیم تا حواسمون به شرق هم باشه.