👆👆👆 🎀 ⃣3⃣ نامه اى را با كيسه اى به من داد و گفت در اين كيسه 220 سكّه و به من دستور داد تا به بروم. او نشانه هاى را به من داد و من بايد آن كنيز را خريدارى كنم. با شنيدن اين سخن مقدارى به فكر فرو مى روم. امام و خريدن كنيز! آخر من چگونه براى بنويسم كه مى خواهد كنيزى براى خود بخرد. در اين كار چه افتخارى وجود دارد؟ چرا امام به گفت كه اين مأموريّت براى تو افتخارى هميشگى خواهد داشت؟ در همين فكرها هستم كه صداى مرا به خود مى آورد: به چه فكر مى كنى؟ مگر نمى دانى (ع) مى خواهد براى پسرش همسر مناسبى انتخاب كند؟ ـيعنى (ع) تا به حال ازدواج نكرده است؟ نه، مگر هر لياقت دارد همسر آن حضرت بشود؟ يعنى اين كنيزى كه شما براى خريدنش مى رويد قرار است همسر (ع) بشود؟ ــ آرى، درست است او امروز كنيز است; امّا در واقع هستى خواهد شد. من ديگر جواب خود را يافته ام. به راستى كه اين مأموريّت، مايه افتخار است. ... @emamamm