امام حسین ع
. #هجوم_به_بیت_وحی فاطمه ناموس کبرای خداست جمع در او موهبت های خداست در پی حفظ حریم خویشتن مرد ب
. آیت حق ،فاتح لشکر، یل خیبر گشا مانده ام از چه ندارد قصد جنگیدن چرا؟ همسرش دخت نبی در بین آتش پشت در گشته صید کینه ی دشمن به صد جور وجفا حیدری که همچو شیر بیشه ، هنگام نبرد جنگجویان عرب را می شکافد از قفا حیدری که ضربتش در روز خندق برتر است از عبادتهای جن وانس در نزد خدا حیدری که در شجاعت اشجع الناس است او پس چگونه ریسمان بر گردنش شد آشنا دست بسته می برندش سوی مسجد ، صدعجب عرش و فرش و ساکنینش ،واله از این ماجرا این سخنها را به حیرت گفت: تا مرد یهود حیدر از او با نگاهی غارت دل می نمود گفت حیدر: ای یهودی من همان نام آورم شیرحقّ ، فرزند کعبه، حیدرم من حیدرم من همانم فاتح خیبر ،امیر کائنات در میان معرکه از شیر رزمنده ترم اولین یار رسولم بنده ی پروردگار زادگاهم قبله گاه و عالمی را سرورم اینکه می بینی دو دستم بسته و درغربتم اینکه می بینی سکوتم در عزای همسرم اینکه می بینی گلم در پشت در افتاده و اینکه می بینی چنین غمدیده زار ومضطرم اینکه می بینی جسارت را تحمّل می کنم با وجودی که وصیّ بر حق پیغمبرم حقّ سفارش کرده ، تا در صبر سرداری کنم سنّت پاک نبی را در جهان جاری کنم گرچه دستم بسته اما کار عالم با من است تا به ساحل بردن کشتی خاتم با من است صبر من از فتح خیبر هم که گفتی برتر است غربت و مظلومی و رنج دمادم با من است راه تشخیص فتن ها و نفاق و تیرگی راه تشخیص دوروئی های مبهم با من است بعد پیغمبر همه رفتند و من تنها شدم گرچه موسی با من و عیسی بن مریم با من است نیل را بشکافم و من مرده زنده می کنم در دلم غم نیست تا زهرای اعظم با من است شیعه گردیدی تو حالا چون تفکّر کرده ای خوب می دانی که با من حقّ و حق هم با من است شیعه گی یعنی تفکّر در مسیر بندگی بندگی یعنی ولایت ، با علی کن زندگی .