. یاحسین‌و‌یاحسین‌و‌یاحسین‌ویاحسین پاکیِ تو بیشتر از عصمت دریا حسین! لطف تو گسترده‌تر از وسعت دریا حسین! ذرّه‌ای هستم مُقیم خاک درگاهِ شما من، شبیه قطره‌ها در دولت دریا حسین! هر چه ناپاکی بیاید در دلش، گُم می‌شود می‌کند تقلید از تو خصلت دریا حسین! می کند آرام قلبی را که مهمانش شود هست خیلی مثلِ تو این عادت دریا حسین! لُؤلُؤِ ایمان و مرجان عمل در بحر توست خم بُوَد در پای عُمقت قامت دریا حسین! رفت ساقی تا رسانَد آب را بر خیمه‌ها شد لبانِ بچّه‌هایت حسرت دریا حسین! در غمت ارض و سما نالیده و گرییده‌اند سوگوارِ کربلایت فطرت دریا حسین! شرمسارِ تشنگیّ ات موج‌های پُرخروش روضه‌خوان و بی‌قرارت غیرت دریا حسین! حال من چون ماهیِ افتاده در ساحل شده باز گیرم از تلظّی، حضرت دریا! حسین! ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ .