. 📝 🖊 | 🖊 🖊 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نشستم کنارت با دلشوره‌هام با همدیگه از هر دری حرف زدیم بغل کردمت این شب آخر و بازم مادری دختری حرف زدیم... تا پلکت میفته دلم میشکنه روی آرزوهام خط می کشی چرا چند شبه تا میام پیش تو همش حرف مرگ و وسط می کشی بسه ناله هات و نریز تو خودت برای من از بی قراریت بگو بجا صحبت از صبح بی مادری برام از شب خواستگاریت بگو تا از خاطرات عروسیت میگی من و مَحو غم پروریت میکنی میگی نیستی پیشم ولی فضه‌ هست همش یاد بی مادریت میکنی برام از لباس عروسیت بگو چرا داری حرف کفن رو بگی؟!! بگو دخترت رو به کی میسپری؟! چرا حرف تنها شدن میزنی با دست شکستت به زحمت نیفت نمیخواد موی من رو شونه کنی نفس‌هات یکی در میون در میاد نمیخواد دیگه کار خونه کنی... غم دست خستت تو دل خونه کرد فدای سفیدی موهات بشم بجات فضه موی من و شونه کرد شبا وقت دلتنگیات لباسای حسینت رو بو میکنی تو می‌بوسی روی حسین و من و سفارش به زیر گلو میکنی... کفن‌ها رو دادی به زینب ولی داری دخترت رو کفن میکنی حسینم بدون کفن مونده و من و خوش به این پیرهن میکنی... ¹[کاشکی این پیرهن زودتر آماده شود بَهر فردای حسینم کفن آماده شود...]¹ همش زیر لب گفتی از تشنگی همش رفتی از حال و گفتی حسین بمیرم برات این شب آخری همش گفتی گودال و گفتی حسین شاعر: ................ ✔️  ✔️ السلام ای ثمر عمر پیمبر زهرا داده طاها لقبت حضرت مادر زهرا کفو و همتای علی فاتح خیبر زهرا به ائمه شده ای حجت اکبر زهرا التماسیم و به الطاف شما محتاجیم با همان دست ، دعا کن به خدا محتاجیم وقت آن است که از خاک تو زر جمع کنیم چادرت را بتکانی و قمر جمع کنیم باید از بین کلام تو نظر جمع کنیم باز هم خطبه بخوانی و گهر جمع کنیم آن کسانی که به آئین خدا محتاجند به بیانات تو در دین خدا محتاجند بگو از راه خدایی که فراموش شده بگو از راهنمایی که فراموش شده از رسول دوسرایی که فراموش شده بگو از حق ولایی که فراموش شده پهلویت گر چه شکسته است ولی حرف بزن باز هم فاطمه ، با ما نه ، از حق علی حرف بزن تو همان جمع فضائل، تو همان جمع صفات تو همان جلو توحید  و همان جلو ی ذات احتجاجات تو لبریز دلیل و آیات راه بیراهه شود ، دم نزنی تو ،  هیهات بگو این فتنه‌ی با رایت اسلام از چیست ؟ بی تفاوت شدن امت اسلام از چیست ؟ با ولای تو نوشتند نجات ما را با تو امروز نداریم غم فردا را پس مگیر از لب ما خواهش یا زهرا را انقلاب تو گرفته است همه دنیا را امت واحده محتاج تو و یاری توست شور بیداری اسلام ز بیداری توست از تو ما یاد گرفتیم که رحمت باشیم اهل بنده شدن و اهل عبادت باشیم در خوشی‌های زمان یاد قیامت باشیم همه جا گوش به فرمان ولایت باشیم چیست فرمان ولایت ؟ همه باهم بودن همه در دایره‌ی فاطمه با هم بودن ای به زخم رخ و پهلوی تو اکرام و سلام ای که خون پسرت گشته قوام اسلام فرصت گفتن از تو شده در این ایام کربلا شرح غم توست به معنای تمام از علی و غم او تو سخن آغاز نما سفره‌ی درد غریبانه خود باز نما غم علی ، غصه علی ، ناله علی ، آه علی نور الله علی ، شمس علی ، ماه علی اول و آخر معراج علی ، راه علی پهلویم داد شهادت : ولی الله علی خوش‌ترین درد علی ، خسته‌ترین مرد علی به زمین خوردن من نیز صدا کرد علی چند وقتیست سرم روی تنم می‌افتد دست من نیست که گاهی بدنم می‌افتد نقش لاله به روی پیرهنم می‌افتد دست من کار کند ، مطمئنم می‌افتد من چگونه بپرم بال و پرم سوخته است به خدا بیشتر از تو جگرم سوخته است من ز تب کردن و بیمار شدن خسته شدم بر سر خادمه سربار شدن خسته شدم با تن سوخته تب دار شدن خسته شدم من از این دست به دیوار شدن خسته شدم شانه از دست من افتاد ، دل زینب سوخت چشم من بر حسن افتاد ، دل زینب سوخت آنقدر آب شدم من که تنی نیست که نیست مثل تصویر شدم من، بدنی نیست که نیست جز "حلالم کن علی جان " سخنی نیست که نیست هر چه گشتم به خدا یک کفنی نیست که نیست کاشکی زود تر این پیرهن آماده شود بهر فردای حسینم کفن آماده شود ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇