. ایام اسارت آل الله در کوفه 🏴بند اول نمیشه باورم هنوز ازت جدا شدم داداش تو رفتی و منم اسیرِ نامحرما شدم داداش نمیشه باورم هنوز که نیستی تو کنار من چجور کنار بیام با این غم ای کشته ی دور از وطن نگاهه من به سرته چش تو به معجرمه سایه ی شوم حرمله هر جا میرم رو سرمه داداش حسین 🏴بند دوم نمیشه باورم هنوز با قاتلتم همسفر اونکه سر تورو بریده همراهمه تو این سفر نمیشه باورم هنوز سر تو روی نیزه هاست کجا مونده تنت داداشم رو خاک داغ کربلاست نگاهه من به لبته لبی که قرآن میخونه نگاهه تو به تنمه کبوده از تازیونه داداش حسین ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی