. تقديم به اميرالمؤمنين عليه السّلام مي شود گفت سپرده ست خدا دل به علی قـبله وقـتي شـده بـاشـد مُـتمایـل به علی جاي او مرتبه ي عاليِ جنبُ اللّهي ست پس رسيده ست تـماميِ فضائل به علي مخزن عِلم الهي ست دلش ، جـا دارد--- اين كه تفويض شـود حَلّ مَسائِل به علي از شبِ قَدْر بپرسيد اگـر ، خواهـد گفـت: آنچه نازل به نبي شد، شده نازل به علي بَهره بُرده ست به معناي حقيقي از شب هـر كسي فـكر كنـد جـايِ نَوافِـل به علي سالكِ اهل دلي آرزويش بود او را برسـانند پس از طِـيّ مراحـل به علي چون مُـیسّر نَـبُوَد وجه خدا را دیدن عوض خویش خُدا داده شمایل به علي مورد مرحمت خاصّ زهرا شـده ايـم خاتـمه يافته هر وقـت محافل به علي دوش در مسجد كوفه به خودم مي گُـفتم در ركـوعي برسي كاش كه(سائل)به علي کربلا؛کوفه؛حلب؛شام؛مدینه...همه جا مي‌رسد گريه‌ي ما پايِ مَقـاتِـل به علي کاش می‌شد سپر فرق سر او سر ما تا نمی‌خورد‌ چنین‌ ضربه‌ی‌قـاتل به علي ✍ .