eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه‌السلام ✍ برسـانید خبر را به مُحبّـانِ حُسین همه‌جا پَهن‌شده‌سُفرهٔاحسان‌ِحسین درهمان‌لحظهٔ‌اوّل همگی‌پاک‌ شُدیم خورد،بر گونهٔ‌ما تا نَمِ‌باران‌ِ‌حُسین رحمتِ خاصّهٔ مادر او را دیدیم‌ دست‌‌ِخودرا‌که‌رساندیم‌به‌دامان‌ِحسین اَجرِ بسیارگرفتیم پس از خوردن‌آب تاکه گُـفتیم فدای لب‌عشطان‌ِ‌حسین کاش‌می‌شد بسپاریم به زَوّار حرم نام ما را بنویسـند در ایوان‌ِ حسین به زَر سُـرخ، بِـوَاللهِ شـرافت دارد ذَرّه‌ای‌تُربت‌اعلای‌بیابانِ‌حُسین عِزّت‌هـردوجهان‌یک‌شَبه‌شدقسمتِ‌او هرکسی‌مثلِ‌وهب‌رفت‌به‌قربان‌ِحسین وسطِ روضه‌ اگر جان‌بِدهم خوشبختم آن‌هم‌آن‌جا که‌شَوَم پاره‌گریبان‌ِحسین بوسه‌گاه نبیُ‌الله‌کجا چوب کجا‍؟ خیزران‌خورد،چرابرلب‌و‌دندان‌حُسین ............... . در خیمه حسین نشستن فضیلت است علیه‌السلام درخیمهٔ‌حسین‌نشستن‌فضیلت‌است اینجـانفس‌کشیدنت‌اصلاًعبادت‌است درروضه‌ای‌که‌حضرت‌ِزهراست‌بانی‌اَش یک‌یاحسین‌هم‌که‌بگویی‌غنیمت‌است چون‌مجلس‌عزاست‌همان«قُبّةُ‌الحُسَین» پس‌ اَجرنوکریّ‌تومثل‌زیارت‌است شُکرِ خدای عزّ وجل را بجا بیار عُمر‌تو‌ای‌رفیق،اگروقف‌ِهیئت‌است گریه‌کن حسین جزایش به روز حشر همسایگی فاطمه در باغ جنّت است قول‌‌ِپیمبراست‌که‌از‌کُشتن‌ِ‌حُسین در قلب مؤمنان‌ِحقیقی حرارت‌است توفیقِ آمدن به‌عزاخانهٔ‌حُسین ربطی‌به‌همّت‌تو ندارد به‌دعوت‌است گُفتند می‌کُشیم‌ به‌ بُغض‌ علی‌تورا پس او شهید غربت شاه ولایت‌است درحال‌ِسجده‌است برآن‌رَمل‌های‌داغ با‌یک‌اشاره‌می‌گذرم‌چون‌مُصیبت‌است زینب‌رسیده‌است‌ولی‌در‌چه‌ساعتی! حالاکه‌پای‌شمرروی‌جسم‌حضرت‌است «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. دیدی که اومدم، سر مزار تو  خیمه زدم داداش،بازم کنار تو اگرکه اومدم همراه دخترات فقط میخوام زیاد گریه کنم‌ برات گریه کن؛به حال زارم داداش   دل بیقرارم داداش چل روزه که در غمت    ابر بهارم داداش بی تو_توی کوفه و شام  خیلی_به ما شد احترام بُردن_مارو نامردا تو بزم حرام --------------------------------------- زخم دل منو ؛ هی میزدن نمک  این چل روزه همش ؛ سیلی بود و کتک بد سیرتا داداش ماهارو بد زدن تا شد به پهلویِ زینب لگد زدن گریه کن؛ کبوده زیره چشام   رمق نداره نِگام عمداً میبُردن مارو    هرجا که بود ازدحام خَستم_بُریده طاقتم   ای وای_خَمیده قامتم میگن_عوض شده نمای صورتم https://eitaa.com/emame3vom/105667 ........................ . علیهاالسلام حالا که اومدی، تو رو خدا نرو صفا دادی بابا، امشب خرابه رو حالا که اومدی ، دیگه پیشم بمون دست رو سرم بکش، بگو رقیه جون بابایی، منو تو آغوش بگیر، از قدیما حرف بزن راستی حواسم نبود، تو که نداری بدن بابا، توی این روزگار بابا، دیگه تنهام نذار بابا،رها کن من رو از این شام تار بابا،حسین بابا حسین زخمی شده سرم، در نمیاد صدام چشام ضعیف شده ، درد می‌کنه پاهام زخمی شده سرت ، سوخته چرا موهات خاکیه صورتت، خونی شده لبات بابایی، جز این لبای سالم، شدم منم مثل تو هی میزنم رو لبام، تا که بشم مثل تو مثل، تو که بی کفنی تنها، دارم یه پیرهنی بابا، بگو من ذالذی ایتمنی ✍ .👇
. شیرین تر از جانم علی اصغر ماه شبستانم علی اصغر والا مَدارِج یاعلی اصغر باب الحوائج یاعلی‌اصغر دلجوی اباعبدالله نیکوی‌اباعبدالله ای‌تکیه‌ی‌تو تنها بر بازوی‌اباعبدالله ای‌سِرِّخفی ای‌ذکرِجَلی شهزاده‌ی‌اربابم‌حسین‌بن‌علی عالی‌درجات جانم‌به‌فدات گهواره‌ی تو شبیه کشتی‌نجات ____________________ ای‌شور طوفانی‌ علیّ اصغر ای نور ربّانی علیّ اصغر احیاگر اموات عالَمی تو بالاتر از عیسی‌بن مریمی تو تلمیح اباعبدالله تسبیح اباعبدالله بوسیدن لبهای تو تفریح اباعبدالله ای‌جان‌رباب جانان‌رباب بنویس منو جزو غلامان رباب شیرینه با تو دنیای عمو سایه‌بون صورت تو دستای عمو ___________________ شورحضرت‌علی‌اکبرعلیه‌السّلام ای‌خوش‌قد و بالا علیّ‌اکبر زیبای‌ِ بی‌همـتا علیّ‌اکبر نازل شده ((اِنَّ اَصطَفای)) قرآن در شأن مولانا علیّ‌اکبر ای‌جان‌ِاَباعبدِالله جانان‌ِ‌اَباعبدالله پایین‌قدمهای‌ِتو رضوان‌ِاباعبدالله اصحاب‌ِحسین احباب‌ِحسین میگن که تویی جلوه‌جذّا‌بِ‌حسین مَه‌روی‌ِحسین بازوی‌ِحسین میگن به شما حیدر اُردوی‌ِحسین ______________ هم‌شونه‌ با‌ ماهی علیّ‌اکبر دلدار و دلخواهی علیّ‌اکبر در مدح تو کافیه این یه جمله ممسوس‌ِ فِی‌ اللّهی علیّ‌اکبر زیبای‌اباعبدالله دنیای‌اباعبدالله حَظ‌می‌بَره از دیدارت چشمای‌اباعبدالله خاک قدمت بوسیدنیه والله قسم رَجعت تو دیدنیه ای‌حُلّه‌ی نُور ای شیر غیور تو جنگ نمایان می‌کنی بعد ظهور ______________ محمدقاسمی «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ» (33 سوره آل عمران) «به راستى كه خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد.»  ✍ 👇
. بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم الهی‌/الهی/جوونم‌ از بَرم رفت الهی‌/الهی/اذان‌گوی حرم رفت الهی‌/الهی/علیّ‌ اکبرم رفت علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن الهی/الهی/جگرگوشه‌م شهید شد الهی/الهی/گریه‌ی‌من‌شدید شد الهی/الهی/محاسنم‌سفید شد علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن جوونی/که‌می‌گفت‌/عصای‌دست‌باباست حالا‌پیش‌چشمم/ریز ریز و ارباًارباست بسوزید/که‌روز/ عزای‌اُمّ‌لیلاست علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن یک بند زبانحال باحضرت زینب: همین‌که/صدای/اکبرمو شنیدی برا اولین بار /دیدم که می‌دویدی چطوری/دویدی/که‌قبل ‌من‌رسیدی دو بند زبانحال سیدالشهدا با شاهزاده چه‌فرقی/چه‌مویی/دور سرت بگردم نفس‌کم‌/آوردم/پریده رنگ زردم نبود عمه‌زینب/ازغصّه‌دِق‌می‌کردم علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن برا بُردن تو/چندین نفر نیازه جوونها/بیایید/برا تشییع جنازه روخاک‌از/ تنِ تو/می‌ریزه‌خون‌تازه علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن ................ لطمه‌زنی.شب و روز عاشورا الهی/الهی/می‌بینی‌ازدحام‌و می‌بینی‌/که‌میخوان/سَر بِبُرن امام‌و برام‌ خیلی سخته/که‌بِشنَون‌صِدام‌و حسین‌جان‌حسین‌جان حسین حسین حسین جان کشیدن/توو گودال/تن مَسیحِ مارو با تاخیر/بُریدن/سر ذَبیح مارو شکستن/با نیزه/ چرا ضَریحِ مارو؟ حسین‌جان‌حسین‌جان حسین حسین حسین جان صدای/ضیعف‌ِ/حَنجره‌تو شنیدن بمیرم/برات‌که/موی تو رو کشیدن هنوز زنده بودی/ رو پیکرت دویدن حسین‌جان‌حسین‌جان حسین حسین حسین جان جلو چشمت عمداً/آب‌و زمین می‌ریختن به حالِ/غریبیت/سرنیزه‌ها گریستن تو راه میزدن چون/جایی نبود بإيستن حسین‌جان‌حسین‌جان حسین حسین حسین جان حسینم/حسینم/ای آبروی‌عالم ببین شمر/میخنده/تو گریه‌کن‌به‌حالم با این‌قوم/وحشی/دلواپس سه‌سالم حسین‌جان‌حسین‌جان حسین حسین حسین جان بگو که/چجوری/پیرُهنت رو بُردن بمیرم که اعضای/بدنت رو بُردن بمیرم که اسبها/عطر تنت رو بُردن حسین‌جان‌حسین‌جان حسین حسین حسین جان .👇
. علیه‌السلام ضجّه‌ مینزنن بنی‌الزّهرا محشره توو خیمه‌ی زنها دیگه بچه‌های لب تشنه نه عمو دارن و نه سقّا ناله‌ی‌ اِنکسَرَ ظَهری توی‌ کربلا طنین‌ انداخت تا کفیل زینب و دشمن از رو مرکبش زمین انداخت وِیْلاه؛مونده خورشید؛ بدون‌ِماه فصل‌غربتش‌رسید از راه وِیْلاه؛از جگر می‌کشه دائم آه شده مضطر اَبی‌عبدالله ________________ چقد این بُغضِ‌گلوگیره چقد این هوا نفس‌گیره دختری از پدر پیرش سراغ عموشو می‌گیره بگو؛أَین عَمّی العَبّاس؟ چرا اینقدر بهم ریختی؟ عمود خیمه‌شو خوابوندی به دلم یه دنیا غم ریختی بابام،حرفمو میخونی‌از چشمام آب‌نمیخوام،عمومو میخوام درده،خواهرم رقیه غش کرده بگو هرجوریه برگرده _______________ ✍ ........... شب ششم آسمونی‌ها همه حِیرون توی خیمه‌ها همه گریون تازه داماد حرم قاسم باچه‌حالی میره به میدون زِرهی نیست به اندازه‌ش بمیرم برا قد و بالاش بر سرش بجای کُلاه‌خُود بسته شد عمامه‌ی باباش میره،نفس دشمن‌و می‌گیره (پسر شیر جمل شیره)۲ آره،رجزی که به لبش داره (ذکره یا حیدر کراره)۲ ___ ولوله توو لشگر افتاده پیش پاش چقدر سر افتاده طعم مرگ و چشیده حتما هرکسی باهاش دَر افتاده تادیدن‌کسی‌حریفش‌نیست سنگ اندازا رو آوُردن خدا نگذره از اونها که این‌قدر یتیم و آزُردن وا شد_کوچه‌ای دورشو و بلوا شد مثل اکبر ارباً اربا شد پا شد_از زمین،بلند بالا شد دیگه هم‌قامت سقّا شد ____ محمد قاسمی✍ ............. .👇
. لطمه‌زنی‌.حضرت عباس ‌علیه‌السلام برادر/برادر/برادرت رو دریاب شتاب‌کن/حسین‌جان/ببین که رفتم از تاب ببین‌ از/خجالت/کنار آب شدم آب حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان حسین‌جان/به‌فرقم/عمود آهنین خُورد نبودی/ببینی/چجور یَلِت زمین خُورد بهم تیر/چقدر از/یسار و از یمین خُورد حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان نه‌تنها/سرم تا/بین دو ابرو وا شد به‌دست/یه نامرد/دست از تنم جُدا شد یه تیر/سه‌شعبه/سمت چِشَم رها شد حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان تا افتادم از اسب/من مادرت رو دیدم به‌رسمِ/ادب سر/ رو خاک پاش کشیدم نثار/غمش شد/جونِ به لب رسیدَم حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان هنوزم/کبوده/پای چشای مادر هنوزم ضعیفه/تُن صدای مادر هنوزم/شراره‌ست/توو نفسای مادر حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان حلالم کن آقا/که حرف من دوتا شد حلال کن که مشکم/طعمه‌ی اشقیا شد حلال کن/که‌عباس/ رفیق نیمه را(ه) شد حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان ✍ ........ لطمه‌زنی‌.حضرت‌علی‌اکبر‌علیه‌السّلام الهی‌/الهی/جوونم‌ از بَرم رفت الهی‌/الهی/اذان‌گوی حرم رفت الهی‌/الهی/علیّ‌ اکبرم رفت علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن الهی/الهی/جگرگوشه‌م شهید شد الهی/الهی/گریه‌ی‌من‌شدید شد الهی/الهی/محاسنم‌سفید شد علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن جوونی/که‌می‌گفت‌/عصای‌دست‌باباست حالا‌پیش‌چشمم/ریز ریز و ارباًارباست بسوزید/که‌روز/ عزای‌اُمّ‌لیلاست علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن یک بند : همین‌که/صدای/اکبرمو شنیدی برا اولین بار /دیدم که می‌دویدی چطوری/دویدی/که‌قبل ‌من‌رسیدی دو بند با شاهزاده چه‌فرقی/چه‌مویی/دور سرت بگردم نفس‌کم‌/آوردم/پریده رنگ زردم نبود عمه‌زینب/ازغصّه‌دِق‌می‌کردم علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن برا بُردن تو/چندین نفر نیازه جوونها/بیایید/برا تشییع جنازه روخاک‌از/ تنِ تو/می‌ریزه‌خون‌تازه علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن ✍ .👇
. پنجه توو موی تو انداختن پنجه‌ی توو موی تو انداختن چنگ بر روی تو انداختن خودتو معرفی کردی تیرا رو سوی تو انداختن ((اولّین زائر تو نیزه ست اولّین خادم تو سنگه)) دست‌وپا نزن به‌جان‌من جای‌تو توو قتلگاه تنگه گِریون؛تیرا رو با دستای لرزون می‌کِشَم‌ از بدنت بیرون خسته‌م؛کاری بر نمیاد از دستم کاش می‌شد زخماتو می‌بستم ------------------------------------ سنگ‌ِ کی خورده بالا ابروت؟ چه‌خضابی‌بستی‌به گیسوت میدونم‌ کار سنان بوده شده مثل مادرم پهلوت عرقِ مَرگه رو پیشونیت حرکت نمیکنه چشمات غُسل دادن تورو باخُونت بمیرم که سُرخِ سر تا پات مُضطر؛دست‌گذاشتم رو سرم آخر روضه خوندم برا پیمبر عَمداً؛حقّ‌مارو خوب اداکردن سر رو از قفا جُدا کردن ____________ ✍ .👇
. سـر از تن تو بريدند و من تمام شـدم كه وقـت رفـتن تو روي ني ، امام شدم به "قتل صبر" تو را كُشت شمر و از اين غم انـيس و مونس اشكي علي الدّوام شدم چنان كه حُرمَت من را شكست غارتگر به لطف شـعله در آن بين احترام شدم توان شرح نـدارم ، وگرنه مي گفـتم... چگونه شـد كه رها از تـبِ خيام شدم ! سـوار بر شُتري بي جهاز و لاغر و لَنگ چـه گـرم با غُل و زنجـير ، اِستلام شدم اسيرِ داغ تو يا غُصّه ي اسارت گُـل كسي نگفـت كه صـيدِ كُدام دام شدم ؟ لباس سُرخ تنم نيست ، خوب دقّت كن زِ خونِ خويش در اين راه لاله فام شدم تمامِ مويِ سـر و صورتم سفيد شده چـرا كه واردِ بازارِ شهـر شام شدم دلم شكست نشد حفظ شأن فاطميات چه غـم از اينكه تمـاشـا در ازدحـام شدم هزار مرتبه مرگ از خـدا طلب كردم همين كه راهي آن مجلس حـرام شـدم يتيم،صاحبْ عزا،بي كس و غريب و اسير چه زود اين همه من صاحب مَقـام شدم كجا روم ؟به كه گويم ؟كه من در اين عالم بـه وقـت رفـتن تو روي ني ، امام شدم ✍ .
. علیه السلام مُستحبّه هرکسی میره به مجلس عزا خودشو به اونی‌که داغ‌دیده نشون بده نوکریش قبوله‌ اون‌که‌ توی‌روضه‌ی‌حسین برای تسلّی خاطر مهدی اومده تاکی‌باید‌آقای‌ما صبح و مسا گریه‌کنه؟ با دیدن مُصیبتای کربلا گریه کنه تو این مجالس که دعا قرین اِستجابته دعا برای فرجِ صاحب‌ِمون وظیفَته یوسف زهرا دلبر دلخواه یاد تو هستیم همه‌دراین ماه در این عزا و ماتم جانکاه آجرک الله___بقیّة الله ________________ میشه‌که‌به‌احترام عمّه‌ی سه‌ساله‌تون مارو قابل‌بدونین‌یه‌سر بیاین به‌روضه‌مون خودتون برای ما بگید چجور گریه می‌کرد وقتی‌دید؛لب‌باباش‌می‌خوره‌چوب‌خیزرون هی‌زیرلب‌می‌گفت‌خدا؛نگذری‌از یزید پست که‌پیش‌چشمای‌ترم دندون بابامو شکست هی‌زیر‌لب‌میگفت‌خدا شمرو حلال نمی‌کنم که‌‌ نانجیبِ بی‌حیا دستای‌ عمّه‌مونو بَست زندگی‌بی‌تو برام عذابه بعدتو خونه‌م شده‌خرابه باید رقیه‌ت روخاک بخوابه آجرک الله بقیة الله _____________________ باباجون خبر داری که دختر یتیمَه‌تو شامیای سنگدل چجور نوازش می‌کُنن؟ مطمئنم‌میدونن‌یتیم دلش می‌شکنه زود ولی عمداً سرِ من جلو همه داد می‌زنن حدوده‌یکماهه‌الان؛خواب‌به‌چشام‌نیومده به‌هربهونه‌ای بگی ؛ زجر منو کُتک‌ زده منم شبیه عمّه‌هام راضی‌ شدم‌ به مُردنم دُرُست اَزون لحظه‌ای که بزم حرام بُردنم رنگِ پریده قدِ خمیده پیکرِمجروح نفسْ‌بُریده جون‌به‌لبِ دخترت رسیده ✍ .
امام حسین ع
. #اربعین #ایام_اسارت #شور #سبک_آه_ریان آه ، از شام چی بگم برادر از غمهام آه ، از شام شد جنایتـا
. سلام الله علیها آه ...از شام روی نیزه‌ست همه‌ی اسلام آه... ازشام پیش چشمای تر ایتام آه ... ازشام شمر میده به علی دشنام میخوره سنگ به رأس شهدا وامحمّدا وامحمّدا زیر شلاق رقیّه زد صدا وامحمّدا وامحمّدا میزنه زجر جدا شمر جدا وامحمّدا وامحمّدا ___ آه...از شام عمه جان تار شده چشمام آه...از شام غرق آبله‌ست کفِ پاهام آه...از شام بسته‌بود تو سلسله دستام به‌خدا قسم که بی‌جُرم‌وگناه وا مصیبتاه وا مصیبتاه همه پیکر من شده سیاه وا مُصیبتاه وامُصیبتاه چادر عمّه برام شده پناه وا مُصیبتاه وا مُصیبتاه ___ آه...ازشام تیره‌شد در نظرم دُنیام آه...ازشام روی زخمام می‌چکید اشکام آه...ازشام جام مِی پیش سر بابام به لب بابای من عصا نزن بی حیا نزن بی حیا نزن سرش‌و به تشت از جفا نزن بی حیا نزن بی حیا نزن رفته‌این سر روی نیزه‌ها؛نزن بی حیا نزن بی حیا نزن ........... به سبک آه ریان توی خیمه ها شده سر و صدا وا محمدا چجوری رقیه رو کنم جدا وا محمدا جون من به لب اومد وقت وِدا وا محمدا بغلم کن عزیزم تورو خدا وا محمدا کاش میشد که میشدم بجات فدا وا محمدا نرو ردّپا نیفته رو ردا وا محمدا یهو دیدی که سنان منو زدا وا محمدا سه ساعت دور سر تو سرصدا وا محمدا در آوردن بالا پیکرت ادا وا محمدا خوردی سنگ و چوب و پا، جدا جدا وا محمدا کشتنت قدّ تموم شهدا وا محمدا به تنت نیزه زدن بُلن قَدا وا محمدا با لب تشنه میگی خدا خدا وا محمدا مادرت به سر زنان داره ندا وا محمدا وقتی نیستش که بگی ی اَلْوِدا وا محمدا نه عبا مونده رو جسمت، نه ردا وا محمدا پیکرت جدا، سر و نیزه جدا وا محمدا چرا پاشیده تری از شهدا وا محمدا میشِناسم تو از روی صدا وا محمدا اونکه بود بالا سر تو به خدا ... وا محمدا منو با چکمه و نیزه میزدا وا محمدا می‌شینم نمازمو کنم ادا وا محمدا ندارم دیگه امیر و مقتدا وا محمدا همسفر میشم دیگه با مُرتدا وا محمدا مادرت گریونه و داره ندا وا محمدا توی صحرا بچه ها میشن فدا وا محمدا ✍ .
. گُـذرِ روضـه از این مرحله زجرآور بود شـرح اوضـاعِ بـدِ قـافـله زجـرآور بود ریسـمان بود و گـلوهای زِ گُـل نازک تر بیش از آن هُرم تنِ سلسله زجرآور بود بیش از آتش و خاکسـتر و سنگ لب بام پایْ کوبی و دَف و هلهله زجرآور بود چند کودک ز رویِ ناقه زمین افـتادند بانگ افـتادن از آن فـاصـله زجرآور بود مثل خُشـکیدگیِ صورتِ نیلوفرهــا اشکِ پـاهـایِ پُر از آبلـه زجرآور بود خارجی خواندنِ اولادِ عـلی و زهـرا بیش از هر چه در آن غـائِـله زجرآور بود به خُدا بیشتر از بدْ دهنی کردنِ شِمر دیـدنِ قَهـقَـهه ی حـرملـه زجرآور بود گفتم الشّام وَ الشّام وَ الشّام ، از بس طرزِ توضیح در این مسئله زجرآور بود... ✍ .
. کریم آل عبا حسن خَلَف شیر خدا حسن حجّت بالغه‌ی خدا وصـیّ حیدری یاحسن امام دوم عالمی به خدا عقل مُجسّمی تو کتاب‌ُاللهِ ناطقی تو ولیُ اللهِ اعظمی وَجهُ اللهِ روی تو دلها صیدِ مویِ تو داره آبرو نماز از آبِ وضویِ تو مُجتبایی آره مُجتبایی مثل مرتضی علی گره گُشایی مُجتبایی آره مُجتبایی تو محل جلوه‌ی حُسن خُدایی ____ قُرّة العين پیمبری آرامش دل مادری همراه رأفت فاطمیت داری صلابت حیدری مرد همیشه بزرگوار مهمون‌نوازی و سُفره‌دار جبرئیلم به غلامیِ خونه‌تون می‌کنه افتخار سردار جَمَل حسن عشق‌بی بَدَل حسن زنبور اسمتو که گفت شیرین شد عسل حسن پنجمین آقای آفرینش* حک‌شده اسم شما روی نگینش روز محشر آزاده کسی‌که باشه((خادم‌الحسن))نقش جبینش ____ ✍ *از امام رضا علیه السلام، از جدش امام صادق علیهماالسلام: نقش امام جعفر صادق (علیه السلام) این بود: «گمان من به خدا، به پیامبر مورد اعتماد، به وصی صاحب منّت، به حسین و حسن، نیکو است» از کتاب شریف مکارم الاخلاق ‌👇