4_5916027376738766305.mp3
25.01M
📋 مانند مویت شد پریشان روزگارم (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مانند مویت شد پریشان روزگارم نامت دلیلِ گریه‌ی بی‌اختیارم مثل جوان از دست داده، وقتِ گریه تا هفت خانه می‌رود داد و هوارم در روضه وقتی که نگاهم کرده باشی مانند اسپند عزایت بی‌قرارم پای پیاده آمدم پای مزارت تا که بیایی بعد مرگم به مزارم در لحظه‌ی آخر نگاه آخرم‌ گفت من می‌روم اما دلم‌ را می‌گذارم با هجر شش گوشه کشیدی گوش من را در فصل پاییز فراق، ابر بهارم یک‌ روز چرخِ دسته را هُل داده بودم چرخیده از آن روز چرخِ روزگارم بدجور فقر معنوی دارم کمک کن در روضه کاری داشتی دنبال کارم وقتی تو را زهرا به این بانو سپرده من هم خودم را دست زینب می‌سپارم مقتل نوشته خواهرت اینگونه فرمود: ای وای باقیمانده‌ی ایل و تبارم از آن زمانی که سر تو سنگ خورده سنگ صبورم دائما سردرد دارم دندانت افتاده به پیش پای زینب قرآن نخوان در طشت ای دار و ندارم *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .