.
#طوفان_الاقصی
«چشمهای صبورِ نمزده»
به کدامین گناه کشته شدند
کودکان یتیم بسته زبان
به کدامین گناه پژمردند
خنده ها در هوای بمباران
اشک ها قطرههای خون شده اند
دشت، خون...آسمان و باران، خون
جای اخبار تازه ریخته است
از گلوی خبرنگاران، خون
غزه باغ است اگرچه در آتش
چیست دنیای غرب جز جنگل؟
از حقوق بشر، فقط شر ماند
لال ماندهست سازمان ملل
بمب شد حرفحرف آزادی
تا فروریخت بر سر غزه
زیر و رو شد دوباره نقشهی ما
«صبر» شد نام دیگر غزه
خون شد امضای هرچه نقاشی
تا سرود رهایی اجرا شد
زیر آوار کودکستانها
پر و بال فرشتهها واشد
چه شد آن خندههای بازیگوش
آن عروسک چرا جنازه شده
نمکی زد به زخم کهنهی ما
داغهای دوباره تازه شده
کودکان بهشتی غزه
بال در بال هم، پرنده شدند
صف کشیدند و کم نیاوردند
بازی جنگ را برنده شدند
جان به لبها رسید و دست قضا
سرنوشتی چنین غریب نوشت
کفن شیرخوارهها واشد
غزه را مست کرد عطر بهشت
شهر در قحطی تماشا سوخت
کودکان یک به یک شهید شدند
خاکها را هنوز می کاوند
مادرانی که ناامید شدند
برد یکباره باد بیهمه چیز
چشمهای صبور نمزده را
مشقهای هنوز ننوشته
خندههای به لب نیامده را
گرم لالاییاند و گرم رجز
مادرانی که زیر آوارند
این درختان زخمی زیتون
باز برگ برنده میآرند
موج سرکش به هر دری زد و باز
سیلیِ خورده را جواب نداد
رعشه از ترس ما به جانش بود
آن مترسک که بر زمین افتاد
#میلاد_عرفانپور✍
.