بسم الله الرحمن الرحیم 🚩🏴السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام ▪️ بخش اول 1- حضرت ابالفضل علیه السلام هم داغ برادر دید و هم داغ برادر زاده و هم تنهایی اباعبدالله را می دید. 2- حضرت ابالفضل علیه السلام حافظ خیام است. تا او بود خیمه ها امنیت داشتند. شاهد این ادعا زمانی است که اباعبدالله از کنار بدن بی جان برادر با چشمانی اشکبار برگشته و دشمن خیمه هایش را دوره کرده بودند و حضرت ندای هل من مغیث و هل من معین سر داده بودند. وقد تدافعت الرجال على مخيّمه فنادى: «أما من مغيث يغيثنا؟ أما من مجير يجيرنا؟ أما من طالب حقّ ينصرنا؟ أما من خائف من النّار فيذبّ عنّا؟» مقتل مقرم/270 3-شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام یعنی ناامیدی کامل از آب. خود حضرت در رجزش خوانده بودند که امروز مرا به سقا می شناسند. انی انا العباس اغدوا بالسقا... اهل خیام میدانستند که اگر قرار است آبی به خیام برسد فقط توسط ابالفضل علیه السلام این کار بر میاید و با رفتن او امیدها در دلهای اهل حرم زنده شد و امان از ان دمی که خبر شهادتش را شنیدند. 4- تا زمانی که حضرت ابالفضل علیه السلام بودند زخمی به پیکر اباعبدالله نرسید. حضرت دائما به محافظت از اباعبدالله می پرداخت و دشمن جرات نزدیک شدن به حضرت و خیمه هایش را نداشت. وبَقِيَ العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام قائِماً أمامَ الحُسَينِ عليه السلام يُقاتِلُ دونَهُ، ويَميلُ مَعَهُ حَيثُ مالَ الاخبارالطوال/257 ولی با شهادت حضرت دشمنان جرات پیدا کردند و زخم ها یک به یک به اباعبدالله الحسین علیه السلام وارد شد. 5- ابالفضل حافظ خیام حضرت بود، اگر امام توانست به بالین علی اکبر برود علتش حضور ابالفضل بود که از خیام حفاظت می کرد بعد از ابالفضل دشمن چنان جرات پیدا کرد که در زمانی که اباعبدالله زنده بود به خیمه هایش حمله کرد. و حضرت فرمود اگر دین ندارید لااقل در دنیاتان ازاده باشید. تا من زنده هستم به خیمه هایم هجوم نبرید. 6- حضرت وارد بر مسناة یا همان سیل بند یا پله ای در کنار شط فرات شد. 4000 نفر تیرانداز مامور به این قسمت بودند. حضرت در پایین کنار آب و انها اماده ی تیراندازی و مسلط بر او بودند و چه هدفی بالابلند تر از او. حالا وقتی که او از کنار شط بیرون بیاید تیرها مستقیم‌تر می شود. که در نهایت گفته اند چون خار بر بدن خارپشت تیر بر بدن ابالفضل نشست. ۷-دشمن آنقدر از حضرت ابالفضل می ترسید که تا مطمئن نشده که جان داده او را رها نکردند. کار به جایی رسید که دیگر علمدار سپاه قدرت حرکت کردن نداشت و پر از جراحت شده بود و او را کشتند. فَجَعَلَ يُقاتِلُهُم وَحدَهُ حَتّى قُتِلَ رِضوانُ اللّه ِ عَلَيهِ ، وكانَ المُتَوَلِّيَ لِقَتلِهِ زَيدُ بنُ وَرقاءَ الحَنَفِيُّ ، وحَكيمُ بنُ الطُّفَيلِ السِّنبِسِيُّ، بَعدَ أن اُثخِنَ بِالجِراحِ فَلَم يَستَطِع حَراكاً . الإرشاد: ج 2 ص 109 ۸- وقتی آنها احتمال دادند که دیگر ابالفضل العباس قدرت حرکت ندارد فَلَم يَستَطِع حَراكاً . الإرشاد: ج 2 ص 109 حرمله با گروهی دوباره برگشتند و هر کدام به نوبت ضربه ای به او وارد کردند قالَ بَعضُهُم : قَتَلَ حَرمَلَةُ بنُ كاهِلٍ الأَسَدِيُّ ثُمَّ الوالِبِيُّ العَبّاسَ بنَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام مَعَ جَماعَةٍ وتَعاوَروهُ-أنساب الأشراف : ج 3 ص 406 . در معنای تعاوروه:تعاور القوم فلاناً: إذا تعاونوا عليه بالضرب واحداً بعد واحد (النهاية: ج 3 ص 320 «عور» یعنی گروهی با یکدیگر یکی یکی بعد از یکدیگر ضربه می زنند. ( به نوبت) ۹- با این تفاصیل احتمال اینکه اباعبدالله علیه السلام با بدن بی جان برادر مواجه شده باشد زیاد است. ۱۰- دو نفر از شهدای دشت کربلا در هنگام شهادتشان کسی نبود که سرشان را به بالین بگیرد. یکی جناب قمر بنی هاشم و یکی سیدالشهدا علیهما السلام. ۱۱- دو نفر از شهدای کربلا بدون وداع و خداحافظی رفتند و اهل حرم انتظار بازگشتشان را داشتند که خبر شهادتشان را شنیدند. ابالفضل العباس علیه السلام و علی اصغر علیه السلام. ۱۲- کودکان اباعبدالله دو اطمینان و امید داشتند یکی اینکه تا عمو هست به خیام و پدر تعرضی رخ نخواهد داد و دیگر اینکه تا عمو هست امید هست که آب برسد. با شهادت ابالفضل اطمینان خاطر از بچه ها رفت. پایان بخش اول التماس دعا @emame_setayesh