✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و هفتم ❇️ پاسخ به نامه معاویه 🔻[ معاویه در پاسخ نامه من نوشت: به جان خودم سوگند، اگر دست تو به خون عثمان آغشته نبود و مردم با تو بیعت می‌کردند، همانند ابوبکر و عمر و عثمان بودی؛ اما تو مهاجران را بر عثمان شوراندی و مانع یاری انصار به وی شدی. افراد نادان از تو پیروی کردند و اشخاص ناتوان به یاری تو تقویت شدند. اکنون مردم شام جز جنگ با تو راه دیگری در پیش ندارند، مگر آنکه قاتلان عثمان را تحویل آنها دهی و پس از آن امر خلافت را به شورا بازگردانی تا اهل شورا خلیفه را برگزینند. 🔻آری، مردم حجاز تا زمانی که در مسیر حق حرکت کنند، حاکم بر مردم هستند؛ ولی اگر آنها حق را از دست دادند، نوبت مردم شام می‌رسد که حق را در دست بگیرند. به جان خودم سوگند، دلیل و حجت تو بر اهل شام همچون حجت تو بر اهل بصره نخواهد بود؛ همچنان‌که حجت تو بر من همچون حجت تو بر طلحه و زبیر نخواهد بود. زیرا اهل بصره با تو بیعت کرده بودند، ولی مردم شام نه. طلحه و زبیر نیز با تو بیعت کرده بودند؛ ولی من با تو بیعت نکرده‌ام. اما در خصوص فضیلت تو در اسلام و نسبت خویشاوندی تو با رسول خدا صلی الله علیه و آله، به جان خودم سوگند، آن را رد نمی‌کنم و منکرش نیستم. من در پاسخ نامه معاویه نوشتم: ] 🔻اما بعد، نامه‌ای از تو به دستم رسید، نامه کسی که نه خود دیده بینا دارد تا راه هدایت را پیدا کند و نه او را رهبری است که راه را به او بنماید. هوا و هوس او را فراخوانده و او نیز پاسخش گفته و ضلالت رهنمونش شده و او نیز متابعتش کرده است. گمان کرده‌ای آنچه بیعت مرا بر تو استوار نکرده، این است که در حق عثمان خطایی مرتکب شده‌ام. به جان خودم سوگند، در ماجرای قتل عثمان من یکی از مهاجران بودم. وقتی در کاری وارد شدند، من نیز همراهشان بودم و وقتی از کاری دست برداشتند، من هم دست برداشتم. خدا آنان را در مسیر گمراهی متّحد می‌سازد و به طور دسته جمعی، دچار بی‌بصیرتی و کوری نمی‌کند. من در قتل عثمان نه دستوری داده‌ام که مسئول آن باشم و نه به کشتن وی اقدام کرده‌ام که نگران قصاص آن باشم. 🔻اما درباره این سخن که گفته‌ای اکنون اهل شام حاکم بر مردم هستند، باید بگویم اگر این چنین است، مردی از قریشی‌های شام را معرفی کن که در شورا پذیرفته شود یا خلافت بر وی روا باشد. اگر چنین ادعا کنی، مهاجران و انصار تو را تکذیب خواهند کرد؛ اما من مردی از قریشی‌های حجاز را معرفی می‌کنم که در شورای مسلمانان برای تعیین خلیفه حضور داشته است. 🔻اینکه گفته‌ای قاتلان عثمان را به تو تحویل دهم، سوال من این است: تو را با عثمان چه نسبتی است؟ تو مردی از بنی‌امیه هستی و فرزندان عثمان برای طلب قصاص او، سزاوارتر از تو هستند. اگر می‌پنداری تو برای خون‌خواهی پدرشان از ایشان تواناتر هستی، پس نخست به زیر پرچم اطاعت درآی، آنگاه قاتلان عثمان را برای محاکمه نزد من فراخوان. 🔻اما درباره اینکه میان شام و بصره و طلحه و زبیر با خودت تفاوت قائل شدی، به جانم سوگند، حقیقت امر در همه این‌ها یکی است؛ زیرا بیعت با من همگانی و فراگیر بود و شخص بینا از آن روی برنمی‌گرداند و دوباره در آن تجدیدنظر نتوان کرد. 🔻در خصوص دلسوزی تو برای عثمان و حرص و ولعی که در این‌باره از خود نشان می‌دهی نیز می‌گویم به خدا سوگند، تو این سخنان را برای عیان شدن حقیقت نگفته‌ای و خبر درستی هم نداری. 🔻در خصوص برتری من در اسلام و نیز خویشاوندی‌ام با رسول خدا صلی الله علیه و آله و رتبه و مقام من نزد قریش، به جان خودم سوگند، اگر توان انکار آنها را داشتی، بی‌گمان آنها را نیز انکار می‌کردی! 📚منابع: ۱. وقعه صفین، ص۵۶ ۲. شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۸۸ ۳. الامامه و السیاسه، ص۱۲۲ ۴. نهج البلاغه، نامه ۷ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانیhttps://chat.whatsapp.com/B4gjBtwYLvaHMRl5v3WD6F ❤🍃 @emameraouf