هدایت شده از روشنگری
منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟ اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟ خودم نیامده ام نیمه شب به درگاهت تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش قسم به حرمت خون مدافعان حرم بنا نبود فقط خوبها حـرم بروند شبی بیا و مرا هم به کـربلا ببرم تمام هستی من هست مادر و پدرم فدای حضرت ارباب مادر و پدرم اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟ هنوز نیمه ی شبهای جمعه می آید نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم : 💔 گرچه دوریم، به یادِ تو سخن می‌گوییم بُعد منزل چه بلاها به سرِ ما آورد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،