🌺 رفع مشکلات 🌺 🍃 ... سپس فرمود: با من بیا تا به مسجد برویم و نماز بخوانیم. برخاستم و با حضرت از حجره بیرون آمدیم تا نزدیک چاهی رسیدیم که در نزدیک درب مسجد می‌باشد. ناگهان شخصی از چاه بیرون آمد و حضرت با او سخنانی فرمود که من نفهمیدم. سپس در صحن مسجد مقداری قدم زدیم. در این هنگام مشاهده نمودم که شخصی از مسجد خارج شد و ظرفی آب در دست داشت و به طرف ما آمد. ظرف آب را به حضرت داد تا آن بزرگوار وضو گرفت. پس از آن به من فرمود: از این آب وضو بگیر. من هم وضو گرفتم و داخل مسجد شدیم. به آقا و مولایم عرض کردم: یابن رسول اللّه! چه وقت ظهور می‌کنید؟ حضرت از این سئوال خوشش نیامد و با تندی فرمود: این سؤال‌ها به تو نیامده است. عرض کردم: می‌خواهم از یاوران شما باشم. فرمود: هستی، ولی تو نباید از این مطالب سؤال کنی. ناگهان از نظر غایب شد، ولی صدای آن بزرگوار را از میان ایوان مسجد می‌شنیدم که می‌فرمود: هر چه زودتر به وطن خود مراجعت کن که اهل و عیالت منتظر می‌باشند و عیالت هم عَلویّه است. 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج