خاطره ی پیاده روی اربعین دوسال پیش بود که من نذرکردم همراه خانواده و تعدادی از دوستان به زیارت آقاامام حسین(ع)برم همه ی کارها انجام شد و ما به مرز رفتیم☺️ تا به خاک عراق برویم که ناگهان ازدحام جمعیت زیاد شد همه همدیگررا فشار میدادند😔 و جمعیت زیادی هجوم آوردند و پاسپورتو کیف و تمام وسایل من در ازدحام گم شد😱😱😱همه کسانی که بامن بودند به آن طرف مرز رفتند و من جا ماندم بدون پاسپورت باتمام ناامیدی گوشه ای نشستم باخودم گفتم حتی لایق زیارت نبودم😭😭 که آقا نطلبیده همان موقع مردی که از ماموران انجا بود نزد من امد و گفت چرااینجا نشستی قضیه را برایش تعریف کردم که خانواده ام در ان طرف مرز منتظر من هستند او مرا به آن طرف مرز هدایت کرد 😃و گفت فقط انجا که رسیدی برای من هم دعا کن 🙏من به زیارت آقا رفتم و معجزه ی امام حسین(ع)را دیدم. پس از شش ماه پاسپورت من پیدا شد من آن سال بهترین سفر عمرم را تجربه کردم.😄 ‌@Emdadbanovanfatemi •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• _منطقه_۱.