🟣 جایگاه آموزش وپرورش در بودجه ۱۴۰۳ ✍️ ابراهیم سحرخیز(بخش۱) 🔵 جلال کریمیان ،در کتاب سیاست گذاری در آموزش وپرورش ،با پرداختن به چالش های اساسی در سه حوزه سیاست گذاری و راهبری ، برنامه درسی و محتوایی ، و چالش های مشترک اجتماعی ، ایران را در زمره کشورهایی می داند که ضریب نابرابری آموزشی در آن ، یک و نیم برابر میانگین جهانی است. 🔵 تفاوت چند ده برابری میان مخارج آموزشی دهک پر درآمد با دهک های نابرخودار در جامعه ، رسیدن به یادگیری یا آموزش با کیفیت در مدارس دولتی را به رویایی محال و دست نیافتنی تبدیل کرده است که بارها و بارها ، انتقاد رهبری را بدنبال داشته است. در بخشی از پیام سالیانه وزیر آموزش وپرورش به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۴۰۳-۱۴۰۲ با پرهیز دادن از کوچک انگاری آموزش وپرورش ، آمده است: « آینده و فردای ایران را می توان در مدارس امروز کشور به نظاره نشست.» 🔵اما در دخل و خرج دولت ، یعنی بودجه ، که از جهت گیری های یکساله آن ، متناسب یا متناظر با یک برنامه میان مدت پنج ساله حکایت دارد سهم آموزش وپرورش از بودجه عمومی ، مانند ۱۰ سال گذشته، افزایشی را دشت نکرده است تا افق تازه ای را پیش روی مدارس دولتی بگشاید . برغم تخصیص ۱۱۰ درصدی در بودجه سنواتی ، کماکان توفیری در حجم مطالبات بر زمین مانده معلمان یا سهم کمتر از ده درصدی آموزش وپرورش از بودجه عمومی دولت حاصل نشده است! ♨️ گویی سازمان برنامه و بودجه, در سایه سکوت مدیران کنونی آموزش وپرورش، سوگند یادکرده است با دنبال کردن همان مدل خطی یکنواخت و بی انتها ، آموزش وپرورش را با همان ناترازی های گذشته ، بدهکار و بی ثبات مدیریت کند. 🔵آموزش وپرورش در حالی سال جدید را تجربه می کند که گویا هنوز هم چیزی بین ۴۰ تا ۷۰ همت بدهکاری پرداخت نشده در آستین دارد و سهم آن از بودجه عمومی ۲۵۶۲۰ هزار میلیارد تومانی دولت ( به جز درآمد های اختصاصی دستگاه ها) حتی به ۱۰ درصد هم نمی رسد. ♨️ به یاد بیاورید ایامی را که حداد عادل ، اندر احوالات آموزش وپرورش ،در بخشی از خاطرات خویش نوشته بود « در طول آن سالها که در آموزش و پرورش خدمت می کردم از هر راهی که می رفتم و طالب هر اصلاحی که بودم و هر تحولی را که می دیدم متوجه می شدم که سرانجام آن به اقتصاد ختم می شود ». آری ،گذشته از مدیریت فشل و ناکارآمد ، روی بر تافتن از راهبری ، ساماندهی و سازماندهی مطلوب و به هنگام از منابع و داشته ها ، با سهم ناچیز ۹٫۵ درصدی آموزش وپرورش از بودجه عمومی دولت نمی توان حتی به احیا و نجات مدارس دولتی امید بست تا چه رسد به تقویت و بازگشت دوباره آنها به جایگاه بی بدیل خویش، بهبود منزلت از دست رفته معلمان و آموزشگران بی انگیزه ، جبران خسارات وارد آمده بر سواد پایه خواندن و نوشتن ، بی سوادی سیستمی در حکمرانی بر آموزش وپرورش،رسیدن به نصیب برابر آموزشی و قس علی هذا! 🔵چگونه می توان مدرسه را پژواکی از صدای فردا یا آینه ای برای نگریستن به آینده دانست در حالی که او در لاکی از گرفتاری های روزمره خویش مانده‌است و جرات رفتن به فردا ها را ندارد... ادامه در بخش۲👇 انعکاس در شبکه های اجتماعی تلگرام https://t.me/enekas_press ایتا https://eitaa.com/enekas_press واتساپ https://chat.whatsapp.com/FWM4vhMm6xK094A5mQPoQc