🔖 بریدنِ رگِ حیاتِ انسان به نام آزادی 📌آن روز که رگ گردن نیروی نظم و امنیت در وسط خیابان‌های این کشور زده شد، تنها رگ گردن یک انسان نبود که بریده شد. آن روز که بدن مامور نظم و امنیت زیر دست و پای انسان‌هایی بی‌شرف لگد کوب می‌شد و یا برای آتش زدن یکی دیگر از آنان با یکدیگر هم‌‌پیمان شدند، تنها بدن یک مامور در لباسی مقدس نبود که زیر مشت و لگد می‌رفت و یا در آتش می‌سوخت. آری، آنچه بریده شد رگِ حیات، یعنی رگِ امنیت بود و آن‌چه لگدمال شد نماد امنیت یک کشور 📌آن روز تیر دشمن به سنگ خورد و علی‌رغم خونی که بر زمین ریخت و تنی که کبود شد نقشه‌ی شومشان نقش برآب شد و امنیت این درِّ گرانبها با جوشش خون غیرتمردان ما حفظ شد، اما هرکه چنین جنایاتی را تایید کرد و یا در برابر آن چشم فروبست و زبان به دهان گرفت و سکوت را برگزید، در جنایاتی که پس از آن یکی پس از دیگری به وقوع پیوست شریک شد؛ چرا که نه آن قمه و شعله‌های آتش تنها جان یک انسان را نشانه گرفته بود و نه آن دست و پاهای پر از بغض و کین تنها یک لباس را، بلکه هدف سلب حیات از مردم این مرز و بوم بود که اولین قدمش، سلب امنیت است. 📌 پس بدانید هرکه ذره‌ای در ایجاد چنین جنایتی یعنی ناامنی قدمی بردارد، زبانی بچرخاند، قلمی بزند و یا حتی در دل خشنود از آن باشد، جا پای همان تروریستی گذاشته است که این چنین وحشیانه هم وطنان ما را به خاک و خون کشید. چه در کسوت یک نخبه باشی چه در کسوت یک تروریست خارجی تو همان قدم را برمی‌داری که دشمن می‌خواهد. ✍زينب نجیب @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی