#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
🕊خوشا به حالت «آرتین عزیزم»
سلام آرتین عزیزم. تو مرا نمیشناسی اما من و همه دختران و پسران ایرانزمین تو را خوب میشناسیم. چند روزی بیشتر از فاجعه عظیم حرم شاهچراغ و داغدار شدنت نگذشته. شنیدهایم که هنوز چشم به راهِ آمدن مادر، پدر و برادر عزیزت هستی و شبها از آغوشِ گرمِ خواهر، بویِ مهرِ مادر را استشمام میکنی! همه ما فرزندان ایران زمین، روزها و شبهای گذشته را به یاد غم بزرگی که داعشیهای جنایتکار بر روح و جان تو و همه ما گذاشتند، سپری میکنیم. ما شاهد غم مادران و پدرانمان هستیم، که از سنگینی داغی که بر دلِ توست یکپارچه اندوهند و در فضای حقیقی و مجازی به روایت و تبیین ظلمی که در حق شما شده مشغولند؛ مبادا دشمن اینبار از غفلت ما استفاده کرده، جای شهید و جلاد را عوض کند. اما میدانی رفیق! امروز برای لحظهای دلم میخواست به جای تو بودم! درست همان لحظه که دستان پرمهر، آغوش گرم و دلنشین و بوسههای امام خامنهای بر جانت نشست، همان لحظه که آقا تو را «پسر کوچک عزیزم» خطاب کرده و به خواهر صبورت فرمودند، «دعاگویتان هستم».
راستی! چه شباهت معنا داری! دست کوچک تو هم شبیه دستِ اماممان زخمی و جانباز شده.
خوش بهحالت رفیق! امروز تو بیش از همه ما بچههای ایرانی، شبیه آقا شدی! میدانی چرا؟ چون تو هم مثلِ آقا،هدف ترور کوردلان جنایتکار قرار گرفتی و بر دست کوچکت چون دست پرمهر آقایمان، «مُهرِ جانبازی» خوردهاست.
آرتین جان! بدان پدر، مادر و برادرت همیشه تو را میبینند و دعا میکنند تا فردا روز، مجاهدی شوی که خوابِ راحت را از دشمنان خوار و زبون ایران بگیری. روی ما هم حساب کن برادر!
✍ آمنه عسکری منفرد
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی