🔖 پس به هر دستی، نشاید داد دست! 🔻یکی از برکات(!) فتنه‌ی ۱۴٠۱، رخ‌نشان‌دادن آثار بیماریِ اجتماعیِ «سلبریتی‌زدگی» و به عبارت صحیح‌تر «چهره‌گرایی» است: صدهزاران، ز اهل تقلید و نشان افکنَدْشان نیم‌وهْمی در گمان شبهه‌ای انگیزد آن شیطانِ دون درفِتند این جمله کوران، سرنگون (مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت‌های ۲۱۲۵ و ۲۱۲۷) 🔻 می‌گوییم«برکت»؛ زیرا تا قبل از این حوادث، بسیاری از ما،«چهره‌گرایی» را تنها در حدّ یک پدیده‌ی نوظهورِ سرگرم‌کننده و بی‌خطر می‌دانستیم که به دلیل درهم‌تنیدگی با سبک زندگی مدرن و گسترش فضای مجازی، امری ناگزیر می‌نمود؛ اما بحران اخیر ثابت کرد که باید به سرعت و البته ریشه‌ای، به درمان این ناهنجاری اجتماعی پرداخت؛ شاهد این مدّعا، هزینه‌های سنگینی‌ست که برخی چهره‌های وطن‌فروش در روزهای گذشته به کشور و مردم تحمیل کردند. 🔻 علاج بیماری یاد شده، اصلاح ذائقه و ارتقاء نگرش و آگاهی مردم به سمت «رجوع هوشمندانه» و «تخصّص‌محور» به چهره‌هاست؛ بدین‌معنا که اگر کسی در شاخه‌ای چهره است، افراد او را تنها در قالب همان حرفه و تخصص خویش دنبال کنند و نه بیشتر. 🔻 چنان‌چه جامعه، به این رشد و بالندگی برسد که «مرجع» قرار‌دادن چهره‌ها در انتخاب سبک زندگی و پذیرش باورهای اجتماعی- سیاسی، امری نامعقول و غیرمنطقی است، بسیاری از مشکلات این روزها در بستری آمیخته با «عقلانیت» و «آگاهی» حل خواهد شد و شاهد موج‌سواری برخی چهره‌های خیانتکار و بهره‌کشی آنها از احساسات و اعتماد مردم نخواهیم بود که: چون بسی ابلیس آدم‌روی هست پس به هر دستی، نشاید داد دست (مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت ۳۱۶) ✍ سیدی @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی