#کتاب_دقیقه_درقیامت
#بخش_سوم_از_داستان_چهارم
همه چيز را دقيق نوشته بودند. جاي هيچگونه اعتراضي نبود.
تمام اعمال ثبت بود. هيچ حرفي هم نميشد بزنيم.
اما خوشحال بودم كه از كودكي، هميشه همراه پدرم در مسجد و هيئت بودم. از
اين بابت به خودم افتخار ميكردم و خودم را از همين حال در بهترين
درجات بهشت ميديدم.
همينطور كه به صفحه اول نگاه ميكردم و به اعمال خوبم افتخار ميكردم، يكدفعه ديدم، تمام اعمال خوبم در حال محو شدن است!
صفحه پر از اعمال خوب بود اما حال تبديل به كاغذ سفيد شده بود! باعصبانيت به آقايي كه پشت ميز بود گفتم: چرا اينها محو شد.
مگر من اين كارهاي خوب را انجام ندادم!؟
گفت: بله درست ميگويي، اما همان روز غيبت يكي از دوستانت را كردي.
اعمال خوب شما به نامه عمل او منتقل شد.
باعصبانيت گفتم: چرا؟ چرا تمام اعمال من!؟
او هم غير مستقيم اشاره كرد به حديثي از پيامبر كه ميفرمايند:
سرعت نفوذ آتش در خوردن گياه خشک، به پاي سرعت اثر غيبت در نابودي حسنات يک بنده نميرسد.
رفتم صفحه بعد. آن روز هم پر از اعمال خوب بود. نماز اول وقت، مسجد، بسيج، هيئت، رضايت پدر و مادر و...
فيلم تمام اعمال موجود بود، اما الزام به مشاهده نبود. تمام اعمال خوب، مورد تأييد من بود.
آن زمان دوران دفاع مقدس بود و خيلي ها مثل من بچه مثبت بودند. خيلي از كارهاي خوبي كه فراموش كرده
بودم تماماً براي من يادآوري ميشد. اما باتعجب دوباره مشاهده كردم كه تمام اعمال من در حال محو شدن است!
گفتم: اين دفعه چرا؟ من كه در اين روز غيبت نكردم!؟
جوان گفت: يكي از رفقاي مذهبي ات را مسخره كردي. اين عمل زشت باعث نابودي اعمالت شد.
#ادامه_دارد
#کتاب_خواندن
#منتظر_باشید
#انقلابی_ها
🌑🇮🇷 انقلابی ها 🇮🇷🌑
آدرس کانال ایتا :
https://eitaa.com/joinchat/396623927C5356b07c49