#شعر_آخر_شب ☕
مَبین به موی پریشان و دستِ کوتاهم
هنوز با همه پَستی خلیفةُاللهم!
بقای عزتِ من باد همچنان که هنوز،
نه مبتلابِهِ شیخم نه بندهی شاهم...
اگر بنای صلابت بُوَد همان کوهم
ور اقتضای لطافت، سبکتر از کاهم
وگر به راهِ بیابان رَوَم به ناچاری
به آنچه میکنم از هرطریق آگاهم
چو اختیار دهندم که "آبرو" یا "خلق"؟
اگر نریخته باشم خسیسِ خودخواهم!
به گاهِ مرگ چنان میکشم زِ سینهی تنگ،
که چوبِ نیزه کُنند از بلندیِ آهم!
به پا نمیروم این راه، با حسودِ حَرون،
بگو که برکَنَد از پیش و پس به رَه چاهم!
#حسین_جنتی
❞ زندگی برای علوم انسانی ❝
༺
https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef ༻