درباره طلاقِ نیکو ابوالفضل اقبالی از مهم‌ترین ویژگی جوامع در حال گذار، سرعت تحولات اجتماعی آن‌هاست و خانواده و قلمروهای جنسیتی ناظر بر آن از جمله این عرصه‌های پرتحول است. جامعه ایرانی در دهه‌های اخیر تغییرات پرشتابی را در عرصه خانواده تجربه کرده است که افزایش نرخ طلاق و روند غالبا صعودی آن نسبت به گذشته از جمله مصادیق آن است. امروزه دیگر پدیده طلاق ماهیت هنجارین خود را از دست داده و از یک امر تابو و مذموم به یک تصمیم عادی زوجین تغییر یافته است. در ادبیات دینی ما، نگاهی که به طلاق وجود دارد را می‌توان با تعبیر «حلالِ مبغوض» توضیح داد. یعنی اگرچه طلاق نزد خداوند بسیار مذموم و ناپسند است و عرش را به لرزه می‌اندازد، اما ممنوع نیست و حتی در برخی شرایط و مواقع تبدیل به یک امر مُرَجَّح نیز می‌شود و در قرآن پیرامون کیفیت طلاق رهنمود ارائه شده است. لذا به نظر می‌رسد که جریان‌های فرهنگی اجتماعی در کشور باید به موازاتِ تاکید بر قبح طلاق(کما فی‌السابق) بر ارائه آموزش درباره کیفیتِ «طلاقِ نیکو» نیز متمرکز شوند. طلاق نیکو اما ویژگی‌هایی دارد. اولین ویژگی‌اش این است که آخرین راهکار رفع چالش‌های موجود در مناسبات زوجین محسوب می‌گردد. یعنی طلاق در شرایطی نیکو و دارای ترجیح است که تمامی توصیه‌های اسلام مبنی بر مدارا، سازش، گذشت، مراعات حقوق یکدیگر و... از سوی دو طرف اتفاق نمی‌افتد و تواصیِ بزرگان خانواده و فامیل به آشتی نیز موثر نمی‌افتد و خلاصه راهکاری جز طلاق پیش روی آنها نیست. پس معلوم است که «طلاق توافقی» به شیوه رایج امروز طلاق نیکو نیست! چون همیشه اولین راه انتخابی است. البته نگرانی و مخالفت من با طلاق توافقی، به کمرنگ شدن عاملیت نهادهای عرفی و قانونیِ حمایت از خانواده مربوط می‌شود. انقلابِ طلاق توافقی در ایران امروز، معطوف به از بین بردن مناسبات فرهنگی، قضایی و قانونی حامی خانواده است که در دعاوی مربوط به طلاق از مکانیسم‌های حداکثری جهت ممانعت از این تصمیم زوجین بهره می‌گیرد. اساسا ایده طلاق توافقی به معنای غلبه اراده زوجین به مثابه کنشگر، بر اراده عرف و قانون به مثابه ساختار، در عرصه تحکیم یا تضعیف نهاد خانواده است. دومین ویژگی طلاق نیکو این است که همراه با تلخی و «کینه‌توزانه» نیست. این که امروزه طلاق به نقطه آغاز تخاصم دو فرد و خانواده و فک و فامیل‌شان تبدیل شده است، کاملا برخلاف نگاه اسلامی درباره طلاق است. همین که اسلام پس از طلاق زمانی را تحت عنوان عدّه برای زن در نظر گرفته و به زندگی زیر یک سقف در این دوران هم توصیه کرده است، یعنی طلاق را امری بازگشت‌پذیر دیده است. اما امروزه ما شاهد وضعیتی در طلاق زوجین هستیم که وجود حس انتقام و تلافی در طرفین، امکان هرگونه مواجهه مسالمت‌آمیز در آینده را میان آنها منتفی می‌کند. طلاق نیکو آداب و ویژگی‌های متعددی دارد که هدف این نوشتار، احصاء آن ویژگی‌ها نبود بلکه غرض من از نوشتن این یادداشت این بود که بگویم وضعیت طلاق چه به لحاظ کمّی و چه به لحاظ کیفی در شرایطی قرار دارد که ضرورت دارد جریانی فرهنگی در کشور جهت ارائه چنین آموزش‌هایی به خانواده‌ها راه بیافتد. ضمنا این به معنای عادی‌سازی طلاق نیست بلکه دیدن واقعیت‌های طلاق در کشور است. @eqbali62