کفر چیست ؟ طبق معارف قرآنی و سنت انبیاء و اولیای خدا ، كفر لزومأ نماز خواندن نیست ، حرفهای دینی نزدن و خدایا خدایا نگفتن نیست ، به روضه و مسجد نرفتن نیست ، خيرات ندادن و ... نیست. خداوند در کتابش مؤمنان را امر به اقامة صلوة می کند پس معلوم است که قبلا اقامة صلوة نمی کرده اند. و نیز اینکه نمازگزاران عادتی و ریائی را دشمن دین می خواند و خیرات نمودن و مساجد ساختن و آب و جارو نمودن بدون اطاعت رسول را نشانه نفاق و مستحق عذاب می خواند و از جمله نشانه های نفاق را سخنان دینی و زیبا می خواند که جلب نظر مردم کند تا آنان را بفریبد. كفر در وادی عمل مشخص می شود همینطور ایمان. کافر کسی است که متکبر است و واقعیت ها را کتمان و یا نهان می کند. دروغگوست ، بی دلیل به دیگران تهمت می زند، ادب ندارد، تاب سخن انتقاد آمیز را ندارد ، نصيحت ناپذیر است ، چاپلوس است . و عاشق چاپلوسان . برای خود وظیفه ای نمی شناسد و اگر کاری کند تماما احساس ایثار و منت و برای بدام انداختن دیگران و توقعات ناحق است. از عاقلان و پاکان، فراری و بیزار است . تقوا و محبت را ریاکاری می خواند و وقاحت و بولهوسی را صداقت می نامد. لحظه ای آرام و قرار ندارد و غرق در اشتغال و یا عیاشی است . از تنهانی چون مرگ می هراسد. از فقرا بیزار است و تکبر می کند و در مقابل ظالمان متواضع است . و دین و معرفت را فقط برای امور اقتصادی و حیثیتی و ریاست و فخر فروشی و فریبکاری می خواهد. چشم دیدن آرامش وعزت خود را ندارد و حتی نسبت به خود و خانواده اش بخل دارد و مجذوب کسانی است که او را خوار و خفیف می کنند . كافر منکر نیازهای غریزی خویشتن است و آنها را خوار می دارد و کتمان می کند و لذا به گناه مبتلا می گردد . كافر، منکر است ، منکر هر چه واقعیت بخصوص واقعیت وجود خویشتن . کافر نسبت به خودش کور است و در جهان اوهام و آرزوها و تصورات واهی زیست می کند . کافر در مراتبی از جنون است و آداب دینی موجب رشد این جنون و رسوائی می شود. از کتاب دائرةالمعارف عرفانی جلد دوم ص 75 تألیف استاد علی اکبر خانجانی