میدانی؛ دلم میخواهد چیزهایی و هویتی را جفت و جور کنم و به آنها تکیه کنم، و از این احساس معلّقبودن محض و پادرهوایی و سقوط مستمر و ابدی جانکاه خارج شوم. و با این کار، آدمهای دیگر را هم از بلاتکلیفی در نسبت با خودم خارج کنم و این همه ابهام و پادرهواییِ آنها در نسبت و رابطه با خودم را بزدایم، و البته از خودم نیز...
اکنون باید بایستی، بیهیچ تکیهگاهی؛ باید بیفتی وسط اقیانوس و دوام بیاوری. چگونه میشود وسط اقیانوس افتاد و دوام آورد؟....
#دوست_دارد_یار_این_آشفتگی
#استاد_طاهرزاده
@esharat