🌴خاطرات کربلا🌴
🚫قسمت سیزدهم (مخالفان رفتن امام حسین(ع)به سمت عراق) [قسمت آخر]
💢 محمّد بن حنفيّه
📘الإرشاد - در گزارش بيرون رفتن امام عليه السلام از مدينه - :
حسين عليه السلام شب هنگام (شب يكشنبه، دو روز مانده از رجب)، به سوى مكّه به راه افتاد و فرزندان، برادران، برادرزادگان و همه خانوادهاش، جز محمّد بن حنفيّه همراه او بودند.
محمّد بن حنفيّه چون دريافت كه ايشان آهنگ بيرون رفتن از مدينه را دارد و خودش هم نمى داند كه به كجا مى رود، به وى گفت: برادر! تو محبوبترينِ مردم و گرامى ترينِ آنان در نزد منى و دلسوزى را براى هيچ يك از مردم جز براى تو نگاه نمى دارم و تو بِدان سزاوارترى، از بيعت با يزيد بن معاويه و از شهرها تا آن جا كه مى توانى چشمپوشى كن. سپس فرستادگانى به سوى مردم گسيل دار و آنان را به سوى خود فرا بخوان.
پس اگر مردم از تو پيروى كردند و به بيعت تو در آمدند، خدا را بر آن سپاس بگزار و اگر سراغ كسى جز تو رفتند، از دين و خِرد تو كاسته نمى شود و مردانگى و ارجمندىِ تو بر باد نمى رود.
من نگرانم كه به يكى از اين شهرها وارد شوى و مردم دچار چنددستگى شوند : گروهى با تو و گروهى بر ضدّ تو و با يكديگر نبرد كنند و تو، هدف نخستين نيزه باشى و در آن صورت بهترينِ همه اين امّت از نظر شخصيت فردى و پدر و مادر خونش از همه پايمالتر و خانواده اش از همه خوارتر شود.
حسين عليه السلام به او فرمود : «برادر! پس كجا بروم؟».
گفت: مكّه پس اگر سراى آرامى بود، همان جا بمان و اگر تو را در آن آرامش
نبود، به رَمْلها و ستيغ كوهها پناه ببر و از شهرى به شهرى برو تا بنگرى كه سرنوشت مردم، چه خواهد شد.
پس درستترين تصميم گيرى تو زمانى است كه به استقبال حوادث و رخدادها بروى.
امام عليه السلام فرمود : «برادرم! تو نيكخواهى و دلسوزى كردى و اميد دارم كه نظر تو استوار و همراه توفيق باشد».
📚الإرشاد : ج ۲ ص ۳۴
بحار الأنوار: ج ۴۴ ص ۳۲۶
📕إثبات الوصيّة :
محمّد بن حنفيّه، براى بدرقه حسين عليه السلام بيرون آمد و هنگام خداحافظى به او گفت: اى ابا عبد اللَّه! خدا را، خدا را در باره خاندان پيامبر خدا، در نظر آور!
حسين عليه السلام به او فرمود : «خدا، جز اسير شدنِ آنان را نمى خواهد».
📚إثبات الوصيّة : ص ۱۷۶
عيون المعجزات : ص ۶۹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#ڪپیباذڪرصلواتبراےظهورقائم
╔═•══❖•ೋ°
@eshgham_hosein
╚═•═◇🕌⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°