بعضی از آقایان از بنده گلایهمند هستند!
چرا؟
میگویند چرا فلانی اینقدر به مردم «امید» میدهد؟
مگر مشکلات را نمیبیند؟ وعدههای مسئولین را فراموش کرده؟
اولاً: امید، دادنی نیست، آفریدنی است. بنده امید را میآفرینم.
ثانیاً: چون مشکلات را میبینم، امید میآفرینم که: یک حرکت جمعی و اراده کلی برای حل مشکلات صورت بگیرد.
آنی که بنا نیست کاری انجام دهد، نیاز به امید هم ندارد.
یعنی بصورت مشخص، نقزنها، تنبلها، بیعرضهها و ناتوانها نه امید دارند و نه امیدآفرین هستند.
وقتی سکاندار انقلاب فرمود: «نخستین جهاد شما در گام دوم امیدآفرینی است»، این روزهای سخت را میدید. او از سر خوشخیالی چنین نسخهای را برای ما جوانان نپیچید! اتفاقاً از سر آگاهی و دوراندیشی آن را گفت.
میگویند چرا فلانی مطالبهگر نیست؟
منظورشان از مطالبهگری، دعوا و درگیری است.
چون خودشان همینطور هستند.
بعضی از اینها حتی اتهامزنی به مسئولین را هم مطالبهگری میدانند.
چشم ندارند ببینند میشود مسئول را نهیب زد، اما برای حرکت بیشتر و نه برای درگیری. اصلا مجالی برای کمک به آنانکه کار بردوششان هست، برای خودشان و دیگران نمیبینند. بنای اینها بر تقابل با مسئولین است و نه تعامل.
بعضی از اینها تمام توان خود و مسئولان را سر حواشی از بین میبرند، بعد با افتخار میگویند ما برای آرمانمان هزینه هم میدهیم!
قشنگی کار اینجاست که عالم و آدم را نقد میکنند، اما در ۱۵سال فعالیتشان یک تجربۀ موفق اجرایی ندارند. توان مدیریت یک ادارۀ ۲۰ نفره را ندارند. از اول تنها بودهاند، هنوز هم هستند!
اساسا اینها دوست دارند مثل خدا واحد باشند.
از مردم دم میزنند اما مردم را ندارند. گروه هم ندارند چه برسد به مردم.
نسخههایی که برای ملت میپیچند از عطاریهای سرشلوغ هم بیشتر است، اما دریغ از یک جو عینیت و تحقق!
میزان هزینهای که برای نظام درست کردهاند ده برابر خدمتی است که کردهاند.
@fakhrian_ir