امامِ ضربهگیر
مهمترین کارکرد «امام» تنظیمگری و محرکیت است. تنظیم جامعه، تنظیم مردم. حرکت دادن مردم به سمت ارزشها و اهداف. طبیعتاً او بهتر از همه، موانعی که در مسیر هست را میشناسد. او بهتر از بقیه اقتضائات حرکت در یک مسیر طولانی را بلد است. او مثل یک ناخدای کاربلد عمل میکند، حواسش به همهجا و همهچیز و همه کس هست. به موقع هشدار میدهد، به موقع انگیزه میدهد، به موقع تشویق میکند، به موقع تشر میزند و در صورت لزوم تنبیه هم میکند. او اهل «تکرار» مکررات نیست، بلکه چون میدان را میشناسد، تمام گفتههای او دقیق و نقطهزن است. توجه به نقشۀ او موجب پیشرفت و بیتوجهی به آن ما را عقب میاندازد. در این میان، عدهای به جای آنکه خود را با شاقولِ امام تنظیم کنند، امام را با خواستههای خود میسنجند. او را به «آنچه میفهمند» تطبیق میدهند. در اینجا امام میشود «ضربهگیر» اینها. پشت برشهایی از الفاظ و عبارات امام قایم میشوند تا بتوانند به خواستههایشان برسند. البته اشتباه نشود! خواستههای اینها لزوما دنیا و پول و زر و منصب و مقام نیست. گاهی خواستههایشان خیلی رنگ و لعاب مقدسی هم دارد. از قضا گاهی عناوین خواستههایشان همان مطالبات امام است، لکن با قالبی که اینها دوست دارند. با چهارچوبی که اینها تشخیص میدهند. یعنی اینها تمامِ امام را یا نمیخواهند یا قبول ندارند. اینها بخشی از امام را میپسندند. آن بخشی که طبق میل اینهاست. مثل بعضی از دورو بریهای امیرالمومنین علیهالسلام که همهچیزِ علی را نمیخواستند. آنقدر «عدالت» را نه! آنقدر «توجه به تقوا و معنویت» را نه! آنقدر «عقلانیت» را نه! یک علیِ معمولیِ یه ذره بهتر از بقیه! آن علیای را میخواستند که بتوانند از قِبَل او به آنچه میخواهند برسند! اینها شعارهای امیرالمومنین را هم داد میزدند اما نه همۀ شعارها را و نه همیشه! ملاک خودشان بودند نه «امام». چون تاریخ تکرار میشود پس میتوان همان دست از آدمهای عجیب اما به ظاهر دوستدار امیرالمومنین را هم الآن دید.
@fakhrian_ir