پارادوکس کلاغ و قبض و بسط شریعت 🔰پارادوکس کلاغ توسط همپل (Hempel) بدین گونه مطرح می شود 🅰 گزاره «همه کلاغها سیاه هستند» 🅱 با گزاره «هر غیرسیاهی، غیرکلاغ است» هم ارز است. 🆎 لذا هر مشاهده ای که گزاره دوم را تأیید کند، باید گزاره اول را نیز تأیید کند. به این ترتیب، مشاهده هر غیرسیاهی که غیرکلاغ باشد (مثلاً مشاهده یک سیب سرخ یا یک کفش سفید) گزاره «همه کلاغها سیاه هستند» را تأیید می کند! ♨️ در این صورت ما می توانیم تحقیقات زیادی در مورد رنگ کلاغ'ها انجام دهیم، بدون آنکه حتی از اتاق بیرون رویم و به یک کلاغ نگاه کنیم. به عبارت دیگر بر اساس هریک از منطق صوری یا منطق جدید، چیزهای به ظاهر بی ارتباط میتواند سبب برای تایید گزاره متقابل گردند. 🔰 نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت نظریه ای در معرفت شناسی دینی است که براساس آن, معرفت دینی به عنوان یک معرفت بشری, همنوا با سایر معارف بشری و در اثر تحول آنها متحول و دچار قبض و بسط می گردد. ♻️ سروش برای اثبات مدعای خود از این پارادوکس بهره می برد و عنوان می کند چه بسا اموری که از نگاه ما ارتباطی با استنباط حکم شرعی نداشته باشد ولی آن امور در اعتبار حکم شرعی موثر باشد؟! از آن جمله پیشرفت علوم تجربی است که موثر در استنباط حکم شرعی است. ادامه دارد... ✍️ میرزا محمد رضاصفائی تخته فولادی ♻️ ♻️ 💢@falsafeh_alaveyeh