💠 هرشب یک خاطره و داستان از شهید مدافع حرم رسول خلیلی (فامنینی) 🌙 شب دوم: رسول خلیلی برای دو جوان دو دانشجو ، در دانشگاه امیرکبیر، به واسطه ی شهید خلیلی به یکدیگر رسیده اند. آن ها هر کدام ، قراری سر مزار شهید می گذارند و از رسول برای امر ، کمک می خواهند. دختر خانم می‌ گوید: سر مزار شهید گفتم: من به مدافعین حرم اعتقاد دارم و همسری، چون آن‌ ها می‌ خواهم. چند وقت بعد پسری که به عنوان خواستگار وارد اتاق دختر برای حرف زدن با او می‌ شود؛ عکس شهید خلیلی را روی دیوار اتاق می‌ بیند و تعجّب می‌ کند و به دختر می‌ گوید: شما هم شهید خلیلی را می‌ شناسید؟ من در امر ازدواج از او کمک خواسته ام. 4⃣ ۴ روز مانده تا مراسم یادبود مدافع حرم شهید رسول خلیلی 💠 هیئت جوانان حضرت ابوالفضل(علیه السلام) فامنین ⓙⓞⓘⓝ↯ 🍁 @Famenin_Gram