◾️ انسان‌گرایی، نوافلاطون گرایی و طبیعت‌گرایی رنسانس (قسمت اول) ▫️ در هر مورد قرون وسطایی پس از جان اسکوتوس، اتهام پانتئیسم، در بهترین حالت نیز، غیر قاطع است. برخی نوشته‌اند: «فقط از قرن شانزدهم بود که پانتئیسم، به‌طور جدی تبدیل به یک مسئله اروپایی شد.» ▫️اما به‌نوشته کاپلستون، در ابتدای رنسانس، یعنی از اوایل قرن چهاردهم میلادی، دو اندیشه مهمی که بر پیشبرد نظریه پانتئیسم علت وجود طبیعت گرایانه نه تجلی گرایانه، تاثیر جدی داشته‌اند، به‌ترتیب، نوع افلاطون گرایی رنسانس و فلسفه طبیعت بودند. ▫️ نوافلاطون گرایان رنسانس، در فضای مخالفت با فلسفه مدرسی و انسان گرایی ابتدای رنسانس رشد کردند و شامل افرادی چون: «گئور که گمیستوس پلتون»، «کوزیمو دِ مدیچی»، «یوهانس آرگیروپولوس»، «لئو هبرایوس»، «یوهانس بساریون تربیزوندی/ طرابوزانی» و «مارسیلیوس فیکینوس» و بالاخره «جووانّی پیکو دلا میراندولا» بودند. 📚 تحلیل نفوذ فرهنگی کابالیستی (عرفان یهودی) در سینما، صفحه ۱۲۳ و ۱۲۴، محمدحسین فرج‌نژاد و رفیع‌الدین اسماعیلی 🆔 eitaa.com/farajnezhad110 🆔 rubika.ir/faraj_nejad 🆔 wekhed.ir/Faraj_Nejad