🔍
بررسی محتوای باغ کیانوش
✍️عبداللهی
▪️
تلاش، دوستی و همکاری
🔸معمولاً در آثار کودک و نوجوان شاهد کلیدواژههای همکاری، تلاش و دوستی هستیم و باغ کیانوش نیز از این مورد مستثنی نیست. البته که این کلیدواژههای کلیشهای را چندان هم کلیشهای نشان نمیدهد. به بچهها چند بار اثبات میشود تا اگر با یکدیگر همکاری نکنند موفق نمیشوند. این قضیه بیشتر از همه در سکانس دستگیر کردن خلبان اول نمود پیدا کرده است. به علاوه، هر بار که یکی از بچهها خودرأی میشود یا خودخواهانه کاری را انجام میدهد، کارها خراب میشود. مثل زمانی که یکی از بچهها برای پیدا کردن خلبان دوم خودخواهانه تصمیم میگیرد و باعث میشود تا خواهرش توسط خلبان دوم ربوده شود.
🔹عنصر دوستی بیش از همه در همان لحظهای قابل مشاهده است که بچهها با خوشحالی شروع به خوردن موزهای داخل جعبه میکنند. تلاش را نیز میتوان در جریان فیلم مشاهده کرد و تقریباً هیچ اتفاقی نیست که بدون تلاش بچهها به ثمر بنشیند.
▪️
مقاومت و نفوذ
🔸جنگندههای عراقی به خاک ایران تجاوز میکنند و شهرها را بمباران میکنند. پدافند ایران یکی از این جنگندهها را ساقط میکند و خلبانهای آن در روستایی فرود میآیند. حالا نوبت بچهها و مردم روستاست که با این خلبانها مبارزه کنند. خلبانها نیروی نظامی هستند، اسلحه دارند و پشتیبانی جبهۀ عراق را هم دارند. اما بچهها و مردم روستا دستشان خالی است و فقط یک اسلحه با دو گلوله دارند که در آخر هم به کارشان نمیآید.
🔹به عبارتی فیلم باغ کیانوش، کشور و نیروی دفاعی را موظف به حفظ امنیت مردم میداند اما هنگامی که دشمن به خاک ما نفوذ کند (تعمدی یا اتفاقی) و قصد داشته باشد تا با نفوذ مردم را به خاک و خون بکشد(دادن مختصات عروسی برای حملۀ عراق)، دیگر شرایط عادی نیست و باید خود مردم هم دست به کار شوند.
🔸ما عنصر مقاومت را به خوبی در فیلم باغ کیانوش میبینیم. بچهها و برخی مردم روستا با قراردادی نانوشته موظف میشوند تا امنیت روستا را حفظ کنند و از هیچ کاری در این زمینه دریغ نکنند. حتی مردم حرف بچهها را هم باور نمیکنند و به آنها بیتوجهی میکنند اما باز هم چیزی از وظیفۀ بچهها کم نمیشود. فیلم خیلی کلیشهای عمل نمیکند و برای غلبه بر خلبانها، کمکهای اساسی کیانوش و کمکهای مختصر نادر را نیز به داستان اضافه میکند؛ یعنی قرار نیست دشمن سرسختِ آموزشدیده فقط با نیروی دوستی و همکاری شکست بخورد.
🔹در سالهای جنگ نوجوانان زیادی به صورت داوطلبانه به جبهۀ جنگ رفتند و با دشمن مبارزه کردند. اینکه فیلم باغ کیانوش همان روحیۀ مقاومت و مبارزه را در جایی آرام و دنج هم نمایش میدهد، یکی از نقاط قوت فیلم محسوب میشود؛ چرا که اینگونه سعی دارد تا اثبات کند که این روحیه جغرافیای خاصی ندارد و در تمام فرزندان ایران جریان دارد. همۀ نوجوانان ایرانی اهل مبارزه و مقاومت علیه دشمن هستند، چه در جبهه و چه در روستای پدریشان. اتفاقاً خیلی خوب است که گاهی اوقات صرفاً تمرکزمان را معطوف به نوجوانانی که در جبهه به صورت مستقیم با دشمن مبارزه میکردند نکنیم و همین فضا را جایی خارج از جبهۀ جنگ به نمایش بگذاریم.
▪️
کمک معنوی
🔸داستان باغ کیانوش در بازۀ زمانی دفاع مقدس روایت میشود و بدیهی است که یک شهید به ماجرا اضافه شود. پدر علی شهید این داستان است که رفیق کیانوش هم بوده است. ما به شکل خاصی از ابتدای فیلم چند بار شاهد حضور معنوی و پرنور پدر علی در خاطرات او هستیم و در لحظات حساس مبارزۀ کیانوش با خلبان عراقی، این پدر علی است که به علی کمک میکند و باعث میشود تا هم پسرش و هم رفیقش نجات پیدا کرده و خلبان عراقی را بکشند.
🔹شخصیت دیگری نیز در فیلم وجود دارد که با حیوانات صحبت میکند و در پایان فیلم با کمک گرفتن از گرگها باعث نجات اهالی روستا از بمباران عراقیها میشود. این شخصیت از ابتدای فیلم نمایش داده شد و کارگردان به درستی از این پتانسیل در انتهای داستان استفاده کرد. با این حال، به صورت باطنی این شخصیت در ابهام به سر میبرد و ما نمیفهمیم که صحبت کردن او با حیوانات نشانه از چه نوع قدرت فرابشری یا معنوی میباشد.
🔸بچهها برخی باورهای خرافی هم داشتند. مثلاً فکر میکردند که اگر ماه پشت ابر برود اتفاقات ناگواری رخ میدهد اما تا آخر داستان هیچکدام از خرافهها به حقیقت نمیپیوندد و معنویت حقیقی به خوبی از خرافات تفکیک میشود. این تفکیک و نمایش معنویت به شکل ملموس و غیر کلیشهای، نکتۀ جالبی است که در فیلمهای کودک و نوجوان بارها به خوبی به آن پرداخته شده و بارها تلاش تولیدکنندگان برای نمایش آن به ثمر نشسته است. از نمونههای خوب نمایش معنویت میتوان به بچه زرنگ، لوپتو، رنگ خدا و بچههای آسمان، اشاره کرد.
#یادداشت
#سینمای_ایران
#نقد_فیلم
🎓 مؤسسه فرهنگی رسانهای استاد محمدحسین فرجنژاد
📲
سایت |
آپارات |
اینستاگرام |
ویراستی |
ایتا