چند نکته دربارهی فقه و اصول خواندن فلسفهپژوهان
1- کسی که میخواهد در «مباحث فلسفیِ مستنبط از منابع وحیانی» کار کند باید سه چیز را مسلط باشد؛
اصول استنباط فقهالمعارف،
مهارت استنباط در زمینهی فقهالمعارف،
منابع استنباطِ متناسب با فقهالمعارف
2- بخشی از اصول استنباط فقهالاحکام(اصول فقه مصطلح) برای فقه معارف قابل استفاده است مانند بخش وسیعی از مباحث الفاظ و مباحث حجج و مباحث تعارض ادله ازاینرو بهتناسب علم نافع، باید مباحث اصولی را کار کرد و نسبت به سرفصلهای مورد نیاز در فقهالمعارف تخصص پیدا کرد.
3- کتابهای فقهالاحکام زمینهی مناسبی برای کسب مهارت استنباطاند اگر چه موضوعات آنها ناظر به احکام است ولی فرایند استنباطی که در آنها بهکار رفته، قابل الگوگیری درفقهالمعارف هست.
4- در فقه و اصول مصطلح هر مقدار که مشترک با فقهالمعارف است روی آن باید کار تخصصی کرد و سایر مباحث را بهاندازهی اطلاعات میانرشتهای و نیز اطلاعات نیمهتخصصی که متناسب با یک عالم دینی است بخواند.
5- برداشتم از فرمایشات آقای جوادی این است که طلبه باید یک درس فقهالاحکام و یک اصول و یک فلسفه داشته باشد خود ایشان هم رفتارشان همینطور بوده، بدون شک برای اعتبار اجتماعی در جامعهی دینی، این رفتار خیلی خوب است اما نمیدانم بهترین گزینه باشد در هر صورت جامعیت مطلق عادتا ممکن نیست و جامعیت نسبی هم ممکن است و هم مطلوب.
6- استفاده حکماء از روایات عادتا استفادهی محتوایی، ارشادی و تعلّمی بوده از اینرو احتیاج شدیدی به بحث رجال نداشته اند اگر چه کلیات آن ضروری و جزئیات آن بهقدر امکان مطلوب است اما در هر صورت هر جا که استفادهی یک حکیم از روایات، استفادهی تعبدی برای استناد تعبدی است احراز صدور لازم است.
7- اگر کسی اهداف اجتماعی در سر دارد تسلط در فقهالاحکام زمینهی خوبی برای اعتماد به او و مقبولیت اجتماعی است بهطوری که بدون این تسلط، اعتبار اجتماعی یافتن در جامعهی دینی کار سختی میشود.
8- باید اصولی متناسب با فقهالمعارف تولید کرد بخشی از آن از طریق کار در کتابهای اصولی متداول قابل تحصیل است و بخشی از آن باید ابتداءا تولید شود.
9- فقهالمعارف در حوزه، مرسوم نیست در صورتی که باید مرسوم شود بهطوری که بزرگان حکمت در انتها باید به درس خارج فقهالمعارف برسند ولی الان اینطوری نیست باید تلاش کرد فقهالمعارف، گفتمانسازی سپس جریانسازی و در انتها مدرسهسازی شود. در اینصورت فقه و اصول در بین فلسفهخوانها هم جدیتر میشود.
10 برای امتداد اجتماعی بخشیدن به فلسفه، مطالعهی فلسفه های مضاف و تفسیرهای موضوعی ناظر به آن لازم است یعنی مثلا فلسفهی علوم اجتماعی و نیز مباحث جامعه و تاریخ در قرآن و روایات بایدخوانده شود.
https://eitaa.com/farbehy