نقش ملاصدرا در تغییر جایگاه و سِمَت فلسفه‌ صدرالمتألهین با تأکیدات فراوانی که درباره‌ی ضرورت تحصیل حکمت در مدرسه‌‌ی شریعت داشت، فلسفه‌پژوهی را ذیل تفقه دینی جای داد ایشان محور قرار دادن قرآن را شرط عالم‌شدن دانسته و چنین می‌گوید: «...ان لا يترك القرآن من حيث تلاوته و التدبر فى آياته و سُوَرِه و استفادة العلوم كلها منه...اذ فيه علم الاولين و الآخرين لمن كان له فهم وفقه»، سپس در ادامه می‌گوید: «فمن اعرض عن القرآن و حاول اكتساب العلم و العرفان من كتب الفلاسفة و غيرهم فهو ليس بفقيه و لا عالم» شرح اصول کافی ج2 ص125 روشن است از نگاه ملاصدرا، اهل‌بیت علیهم‌السلام «منبع دیگری» به شمار نمی‌آیند بلکه رجوع به آن‌ها شرط لازم برای فهم رموز قرآن است؛ «فهمُ رموز القران و اغواره و اسراره مما لایمکن حصوله بدقة‌الفکر و کثرة‌البحث و النظر من غیر طریق التصفیه و المراجعة الی اهل بیت الولایة و اقتباس انوار الحکمة‌ من مشکاة علوم النبوة» (رسائل فلسفی مقدمه ص6) از این‌رو ملاصدرا در فلسفه‌‌پژوهیِ خود، سراغ کسانی می‌رفت که معتقد بود حکمت‌شان را نزد انبیاء الهی آموخته‌اند هم‌چنین در کتب فلسفی خود، به آیات و روایات فراوانی توجه نمود به‌‌گونه‌ای که در کتاب اسفار، حدود هزار آیه و روایات ذکر نمود. ایشان در ایام نوشتن تفسیر قرآن و شرح اصول کافی رحلت کرد. حشر او با موالیانش باد. او به ما آموخت فلسفه، در صورتی علم حقیقی‌است که ذیل تفقه دینی بگنجد و الا به تعبیر او «فهو لیس بفقیه و لا عالم» https://eitaa.com/farbehi