🌻کبیرکوه، دانشگاه معرفت شناسی ‹۸› ✍حشمت الله نیک خواه ∆برای پیگیری کارهای مسجد جامع، پنجشنبه ی هفته ی گذشته با «حاج ابراهیم هادیزاده» تماس گرفتم. خوش مشرب است. و رُک گویی ویژگی بارزش. ∆در پاسخ سؤالم که کجایی؟ سرِ شوخی باز کرد و گفت: فکر کردی، فقط تو رفتن به کوه را بلدی؟ الان در بالاترین نقطه ی کبیرکوه هستم. تازه شب را هم اینجا گذرانده ام! ∆تا اینجای کار، نتیجه: یک بر صفر به نفع او. به خاطر اُتراق شبانه اش در کوه. ∆ همینجا داشته باشید و برگردیم به ادامه ی گزارش خودمان و پیگیری کنکاش در کوه. ✓بالاترین نقطه ی کوه را که در عین حال سردترین نقطه هم هست، به زبان محلی، «کُرررِه هال» گویند. به خاطر سرما، معمولا عاری از درخت است و بیشتر بوته و درختچه در آن می روید. ∆ گُل، نرمترین، ظریف ترین و لطیف ترین گیاه است و آسیب پذیری اش بالا.‌ ✓حکمت خداوند را ببین؛ در همین «کُرررِه هال»، با تمام سردی اش و گاه در حد یخبندان، گل هایی می روید بدون پوشش و کَکِ شان هم نمی گَزَد! ∆برگردیم به ادامه ی گَپ و گُفتِ من و «حاج ابراهیم»: ∆ازایشان وضعیت سرما را در شب جویا شدم. ✓قسم خورد؛ تا صبح، شدت سرما خواب را از چشم مان ربود. اصلا نخوابیدیم. ∆این در حالی بود که مجهز به «پوشَن» ‹پتوو...› و البسه ی تن و کیسه خواب بودیم و لحظه ای از «کُتِ هَرررر»‹آتش برافروخته از هیزم›، فاصله نگرفتیم. ✓آن از گلی با برگ های نازک و نرم و لطیف رشد کرده در «کُررررِه هال»و گذران شبش در سرمای شدید، این از بشر توانا و مجهز به امکانات و اتراق در پایین دست. که شهادت می دهد بر «لَولِرَه»‹لرزش لب و دندان ناشی از شدت سرما›، تا صبح علی الطلوع! ✓قضاوت با شما. منظورم ایشان نیست، بلکه «بشر» جماعت است. فکر می کنید، کدام یک ضعیف ترند؟ «گُل» یا «بشر»؟ ∆اگر با من هم عقیده اید، در ضعیف بودن «بشر»، نسبت به «گُل»، هیچ این سوال در ذهن تان خطور نکرد که ای بشر ضعیف تر از گُل، «غرورت» از بهر چیست؟ ∆البته، منطق قرآن برای به رخ کشیدن چرایی غرور بشر، یادآوری «نطفه» و تذکر «خَلَقَ الاِنسانَ مِن عَلَق» است. و در پی اش پرسشی که، «يَاأَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ» ‹ای انسان! چه چیزی تو را به پروردگار بزرگوارت مغرور کرده؟› انفطار-۶ ✓حقیر نیز به ذهنم رسید که از این باب وارد شوم. شاید مؤثر اُفتد در مهار عنان اسب سرکش «غرورم». ادامه دارد....... SIREHYNIAKAN