هر قضاوتی ممنوع نیست!
در فضای رسانهای افراد زیادی را میبینیم که با ژست اخلاقی و انسانی و کاملاً معصومانه شعار «قضاوت ممنوع» میدهند، امّا وقتی با قضاوتی، هرچند صحیح، مواجه میشوند آن قضاوت را مورد قضاوت قرار میدهند و گاهی در رفتاری کاملاً متناقضنما بدترین دشنامها را به طرف مقابل میدهند که چرا قضاوت کردی! کار برخی از این افراد خالی از شائبۀ زیاکاری نیست و آدم را یاد کسی میاندازد که به یک نفر رکیکترین فحشها را میداد و هنگامی که به او اعتراض میکردند، میگفت: « آخه این فلان فلان شده فحش میدهد!» آخر پدرآمرزیده اگر قضاوت ممنوع است، این کار شما هم قضاوت است!
باید دانست که شعار «قضاوت ممنوع» خودش یک قضاوت، آنهم با تحکّم و قاطعیّت بسیار است و هیچ مبنای عقلی و منطقی ندارد. آنچه ممنوع و غلط است، قضاوت یکطرفه، متعصّبانه، شتابزده، براساس جوّ و احساسات و غیرمنطقی است، امّا قضاوت درست و منطقی و غیرشتابزده و غیراحساسی حقّ انسان و جامعۀ خردمند و منتقد است و کسی نمیتواند و نباید آن را با شعار کلّی و کیلویی «قضاوت ممنوع» محدود کند. جامعهای که نقد و قضاوت درست نمیکند یک جامعۀ مرده و مطلوب دیکتاتورهاست!
از قضا مافیای رسانهای همیشه میکوشد با شعار قضاوت ممنوع جامعه را از قضاوت علیه منافع خود باز دارد تا در فرصت مناسب قضاوت و روایت مطلوب خود را از یک ماجرا در اذهان عمومی جا بیندازد!
در جامعۀ بینقد و قضاوتِ درست غوغاسالاران و عوامفریبان زمام افکار عمومی را به دست میگیرند و آن را به هر جا که خاطرخواهشان است خواهند کشید و در پناه «قضاوت ممنوع!» خود را از داوری و نقد در امان نگاه خواهند داشت!
امّا در جامعهای که مردم با تفکّر انتقادی پرورش یافتهاند، کسی نمیتواند با فشار تبلیغات رسانهای واقعیّتها را به نفع خود مصادره کند یا واژگونه به نمایش بگذارد و با بمباران افکار عمومی و بزرگنمایی بیش از حدّ یک اتّفاقِ کوچک یا برعکس، اذهان را از واقعیّتهای مهم و حیاتی دور کند. در چنین جامعهای هر کس مسئولیّت سخن و کار خود را به دوش میکشد و هیچکس، بهویژه ارباب قدرت و امپراتوریهای رسانهای...خود را فراتر از قضاوت نمیبینند و نخواهند توانست به وسیله مافیای رسانهای جای مجرم و قربانی را عوض کنند و به مهندسی افکار عمومی دست بزنند!
بنابراین شعار «قضاوت ممنوع» یک شعار غلط و ضدّ رشد و توسعۀ فکری است. به جای این شعار که خود نوعی قضاوت است، باید گفت: «قضاوت عجولانه ممنوع!» یا «قضاوت نسنجیده ممنوع!» و..
محمّدرضا ترکی