"گر خدا خواهد" نگفتند از بَطَر پس خدا بنمودشان ضعف بشر بیماری‌هایی مثل آنفلوآنزا که از از ابتدای پیدایش تا کنون صدها میلیون انسان را به کام مرگ کشیده و هنوز هم که هنوز است، هرساله ده‌ها هزار نفر را، حتّی در کشورهای پیشرفتۀ جهان، با داس مرگ درو می‌کند و بیماری‌هایی مثل ایدز و سارس و ابولا و ...و اخیراً کرونا و برخی از انواع سرطان، امراض عادی و طبیعی نوع بشر نیستند. این بیماری‌ها عارضه‌های دوران مدرن‌اند که هرگز بشر تا پیش از این دوران با آن‌ها آشنا نبوده است. این امراض عمدتاً یا در آزمایشگاه‌های جنگ‌های بیولوژیکی تولید شده‌اند یا حاصل سوء رفتار بشر با طبیعت و محیط زیست و تصرّفات ناصواب او در محیط پیرامون خویشتن‌اند. بشر علم‌زده و مغرور قرن نوزدهم و اوایل بیستم دچار این توهّم بود که همۀ بیماری‌ها را با قدرت علم و تکنولوژی ریشه‌کن کرده و تا نابودی مرگ و رسیدن به جاودانگی فاصله‌ای ندارد. در آن دوران بودند سرمایه‌سالارانی که وصیّت می‌کردند پیکرشان را پس از مرگ درجایی یخ‌زده نگه‌داری کنند تا پس از دست‌یافتن عن‌قریب بشر به فورمول جاودانگی دوباره آن‌ها را زنده کنند و بتوانند جاودانه بر زمین خدا، هرگونه دوست دارند، جولان دهند! امّا چیزی نگذشت که کاخ کاغذی این خیالات فروریخت و بشریّت مغرور و سرکش دریافت که آنچه تصوّر می‌کرده اوهامی بیش نبوده است. تلخ‌کامی‌های دو جنگ عالمگیر، با میلیون‌ها کشته، که محصول مستقیم مدرنیته بود و رواج بیماری‌های تازه و کابوس بازگشت بیماری‌های جهش‌یافتۀ قدیمی، در شرایطی که داروهای فعلی دیگر پاسخگوی آن‌ها نیستند و گسترش بحران‌های زیست‌محیطی و اجتماعی و روحی و...، خیلی زود انسان‌های فهیم جهان را به این نتیجه رساند که مدرنیته آن بهشت گم‌شده‌ای که فکر می‌کردند نیست. بسیاری از گرایش‌های بشری در دنیای مدرن به مذهب و معنویّت نیز ریشه در همین اندیشه دارد. گفتم "انسان‌های فهیم جهان" وگرنه هستند هرهری‌مذهبان سبک‌عقلی که در این‌سوی دنیا هنوز در حال‌وهوای قرن نوزدهم زندگی می‌کنند و دچار همان غرور و اعتماد بیش از حدّ به تکنولوژی هستند و نمونه‌های آن‌ها را در بین مقامات کشوری به‌وفور می‌توان یافت. این‌روزها شاهد آنیم که برخی از عوام این جماعت از اینکه مساجد و اجتماعات مذهبی برای پیشگیری از بیماری تعطیل شده و مردم به استفاده از الکل برای ضدّعفونی کردن روی آورده‌اند ابراز خوشحالی می‌کنند و این وقایع را نمونۀ شکست مذهب، و به قول خودشان خرافات می‌پندارند. این کوته‌فکران این‌قدر سواد ندارند که بدانند تعطیل‌کردن مناسک در شرایطی که باعث اضرار شود از احکام بدیهی فقهی است و استفادۀ طبّی و بهداشتی از الکل نیز هرگز تاکنون حرام نبوده و تاجایی که می‌دانیم، کسی الکل ضدّعفونی را نجس نمی‌دانسته است! فارغ از این جماعت سطحی، واقعیّت آن است که بشر امروز دچار بحران‌های روزافزون و مشکلات لاینحلّی است که نه دست خرد فردی و نه عقل جمعی او نمی‌تواند گره‌گشای آن‌ها باشد. چنین بشری کم‌کم چاره‌ای جز فرودآمدن از خر شیطان انانیّت و استبداد نفس سرکش ندارد و لاجرم روزی که حباب‌های امیدهای کاذب به خویشتن و علم ناقص مادّی در پیش چشم‌های به عجز نشستۀ او متلاشی شد، در اوج یأسِ از زمین چشمان مضطربش را به آسمان خواهد دوخت. در آن روز یقیناً مناسبات انسانی‌تری بر زمین فرمانروایی خواهد کرد. محمّدرضا ترکی @faslefaaseleh